رانده

کلمه "رانده" در زبان فارسی به معنای کسی است که رانده شده یا به نوعی طرد شده است. این کلمه از ریشه "راندن" مشتق شده و به شکل ماضی استمراری و یا اسم مفعول معرفی می‌شود.

قواعد نگارشی و کاربردی برای "رانده":

1. استفاده به عنوان اسم مفعول:

   • "رانده" به عنوان اسم مفعول به کار می‌رود. مثلاً: "او رانده شده از خانه‌ای که در آن بزرگ شده است."

2. تنوع معنایی:

   • می‌تواند به طور خاص به افرادی اشاره کند که به دلیل خاصی از گروهی یا مکانی رانده شده‌اند.

3. نحوه صرف:

   • "رانده" را نمی‌توان به راحتی صرف کرد، زیرا در این شکل به عنوان یک اسم مفعول استفاده می‌شود.

4. کاربرد در جملات:

   • جملات می‌توانند به صورت مثبت یا منفی شکل بگیرند. مثلاً:
     • "او هیچ‌گاه نمی‌تواند خود را از احساس رانده شدن رها کند."
     • "رانده شدن از گروه دوستانش برای او دردناک بود."

5. جایگاه در جمله:

   • این کلمه معمولاً پس از فعل و یا به عنوان بخش توصیفی در جمله به کار می‌رود.

6. توجه به ترکیب‌ها:

   • می‌توان "رانده" را با پیشوندها یا پسوندهای دیگر ترکیب کرد؛ مثلاً "رانده شده".
7. ترکیب با قید یا صفات:
   • می‌توان با قیدهای مختلف به توصیف شرایط رانده شدن پرداخت، مانند "به طور ناگهانی رانده شد."

در نهایت، برای نگارش صحیح، توجه به ساختار جملات، معنای کلمه در زمینه‌های مختلف و رسم‌الخط صحیح فارسی امری ضروری است.

البته! در ادامه چند مثال برای کلمه "رانده" در جملات مختلف ارائه می‌شود:

1. او به خاطر رفتار ناشایستش از گروه دوستانش رانده شد.
2. باد شدید درختان را از ریشه می‌رانده و به زمین می‌انداخت.
3. حسرت‌های گذشته او را به جایی رانده که هیچ امیدی برای آینده ندارد.
4. این کتاب خواننده را به دنیایی جدید می‌رانده و او را به تفکر وا می‌دارد.
5. فشارهای اجتماعی او را به نوعی رانده که دیگر نمی‌تواند به راحتی زندگی کند.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظر دارید، بفرمایید!