رنجور
licenseمعنی کلمه رنجور
معنی واژه رنجور
ranjur
wretched
|
رنجور
مترادف:
آزرده، بستري، بيمار، رنجه، عليل، غمگين، مريض، ناتوان، ناسالم، نالان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت)
مختصات:
(رَ) (ص مر.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
ranjur
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
459
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
wretched | sickly , ill , infirm , painful
ترکی
cefa
فرانسوی
souffrance
آلمانی
leiden
اسپانیایی
sufrimiento
ایتالیایی
sofferenza
عربی
بائس | حقير , شقي , تعيس , هزيل , مدقع , ضئيل , رهيب , ردئ النوع , بائسة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "رنجور" در زبان فارسی به معنای بیمار، رنجیده یا دردمند است. این کلمه به عنوان صفت به کار میرود و میتواند به اشخاص یا حتی به حالتهای جسمی و روحی اشاره داشته باشد. در نگارش و استفاده از این کلمه، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
-
نحوه نوشتار: کلمه "رنجور" به صورت همواره با همان دستور خط صحیح نوشته میشود، بدون هیچ گونه تغییراتی.
-
استفاده در جملات: کلمه "رنجور" معمولاً برای توصیف حالات بیماری یا رنج در یک فرد استفاده میشود. مثلاً:
- او به خاطر سرماخوردگی رنجور است.
- در بیمارستان چندین رنجور بستری هستند.
-
قواعد نگارشی:
- اگر "رنجور" به عنوان صفت به کار میرود، میتواند قبل یا بعد از اسم قرار گیرد: "مرد رنجور" یا "رنجور مرد".
- در جملات باید از علامتهای نگارشی مانند ویرگول و نقطه بهدرستی استفاده کنید. برای مثال: "دخترک رنجور، به سختی نفس میکشید."
- استعاره و مجاز: در ادبیات فارسی، "رنجور" ممکن است به صورت استعاری نیز به کار رود، مثلاً به عنوان نماد رنج و دردی فراتر از یک حالت فیزیکی.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به زیبایی از کلمه "رنجور" در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "رنجور" در جملات آورده شده است:
- پس از یک بیماری طولانی، او حالا رنجور و ضعیف به نظر میرسید.
- صدای رنجور پرندهها در صبحهای زود، احساس تنهایی را در دل مینشاند.
- او با چشمان رنجور و نگاهی غمگین در گوشهای نشسته بود.
- گزارشها حاکی از آن است که مردم رنجور این منطقه به کمک فوری نیاز دارند.
- حس رنجور او از ناکامیها باعث شده بود که نتواند به خوبی به زندگی ادامه دهد.
امیدوارم این مثالها مفید باشند!