رنده
licenseمعنی کلمه رنده
معنی واژه رنده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم)
مختصات:
(رَ دِ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
rande
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
259
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
grate | shaver , grater
ترکی
rende
فرانسوی
râpe
آلمانی
reibe
اسپانیایی
rallador
ایتالیایی
grattugia
عربی
صر | أزعج , ضايق , صر ب , حاجز حديدي , نافذة مشبكة , موقد , الشعرية نافذة مشبكة , حاملة الوقود
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "رنده" در زبان فارسی به معنی ابزاری است که برای نازک کردن یا تهی کردن لایهای از چوب یا مواد دیگر استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، توجه به چند نکته مهم است:
-
استفاده صحیح در جملات:
- "او با رنده چوب را صاف کرد."
- "رنده یکی از ابزارهای ضروری در نجاری است."
-
نکات نگارشی:
- از نگارش صحیح این کلمه اطمینان حاصل کنید (رندۀ بدون اعرابگذاری).
- اگر قصد دارید در مطلبی به ابزار خاصی اشاره کنید، میتوانید همراه با توضیحات و ویژگیهای آن، محتوا را غنیتر کنید.
-
جایگاه دستوری:
- "رنده" به عنوان اسم میتواند در جملات به عنوان فاعل، مفعول یا مضافالیه استفاده شود.
-
مترادفها و معانی مرتبط:
- مترادفهای این کلمه شامل "نازککن" یا "ابزار چوبزنی" میباشد.
-
نکات تلفظی:
- دقت کنید که این کلمه به صورت "رانده" تلفظ نشود؛ تلفظ صحیح آن "رنده" است.
- نوشتههای تخصصی:
- در مطالب تخصصی، بهتر است اطلاعات اضافی درباره انواع رندهها، کاربردها و روشهای استفاده از آنها ذکر شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "رنده" بهطور مؤثری در نوشتارهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "رنده" در جمله آورده شده است:
- من پیاز را با رنده خورد کردم تا بهتر در غذا مخلوط شود.
- برای تهیه سالاد، میتوانی هویج را با رنده ریز کنی.
- او همیشه از رندههای مختلف برای تهیه دسرهای خوشمزه استفاده میکند.
- میتوانی پنیر را با رنده به سالاد اضافه کنی تا طعم بهتری بگیرد.
- در آشپزی، استفاده از رندههای با سایزهای مختلف به دقت تهیه مواد کمک میکند.
اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!