رو دادن
licenseمعنی کلمه رو دادن
معنی واژه رو دادن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
(دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
265
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
spoil | giving
عربی
غنيمة | نهب , سلب , تلف , نفايات , خسائر , غنائم , أنقاض , مكاسب , فوائد , دلل , بدد , فسد , تعطل , شوه , قام بأعمال السلب , خرب , كدر , يفسد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "رو" در زبان فارسی به صورتهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد و بسته به معنای آن، قواعد نگارشی و ساختاری متفاوتی دارد. در زیر به چند نکته در مورد استفاده و نگارش "رو" اشاره میشود:
-
به عنوان حرف اضافه: "رو" میتواند به عنوان یک حرف اضافه معادل "به" یا "روی" استفاده شود.
- مثال: کتاب رو روی میز بگذار.
-
به عنوان ضمیر مفعولی: در زبان محاورهای، "رو" به عنوان ضمیر مفعولی به کار میرود وبه معنای "را" است.
- مثال: این کتابو بخون.
-
نکات نگارشی:
- در متون رسمی و نوشتاری، بهتر است از "را" به جای "رو" استفاده شود.
- همچنین "رو" در نگارش ادبی و رسمی کمتر به چشم میخورد و بیشتر در گفتار و نثر محاورهای کاربرد دارد.
- توجه به ساختار جملات: اگر "رو" در جملات به عنوان حرف اضافه یا ضمیر مفعولی قرار میگیرد، ساختار جمله باید به گونهای باشد که مفهوم دقیق را منتقل کند.
با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "رو" در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- وقتی باران شروع به باریدن کرد، تصمیم گرفتم که پیاده به خانه بروم، اما در نیمه راه رو دادن به دوستم که با ماشین از کنارم میگذشت.
- بعد از ظهر که به پارک رفتم، دیدم بچهها در حال بازی هستند و گروهی از آنها رو دادن به درخت بزرگ و به دنبال سایه آن بودند.
- زمانی که او از من خواست تا احساساتم را با او در میان بگذارم، متوجه شدم که باید رو دادن و صادقانه صحبت کنم.