اصلع
licenseمعنی کلمه اصلع
معنی واژه اصلع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی، مؤنث: صَلعاء] [قدیمی]
مختصات:
( اَ ) [ ع . ] (ص .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
191
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
original
ترکی
orijinal
فرانسوی
original
آلمانی
original
اسپانیایی
original
ایتالیایی
originale
عربی
مبدأ | قاعدة , أصل , جوهر , مصدر , قاعدة مبدأ , معتقد رئيسي , قاعدة عمل أو سلوك , المبدأ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "اصلع" به معنی "کممو" یا "بدون مو" است و در زبان فارسی به عنوان صفت برای توصیف فردی که مو ندارد، استفاده میشود. در زیر به برخی از نکات قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
-
نحوه نوشتار: کلمه "اصلع" به همین شکل نوشته میشود و نیازی به داشتن حرکات (تکیه یا تشدید) ندارد.
-
جنس کلمه: "اصلع" صفتی است که به مردان اطلاق میشود. برای زنان معمولاً از صفت "اصلعه" استفاده میشود.
-
جمعبندی: این کلمه جمع ندارد، اما در صورت نیاز میتوان به صورت توصیفی از دیگر واژهها استفاده کرد، مثلاً "مردان اصلع".
-
کاربرد در جمله: این کلمه میتواند به عنوان صفت در جملات به کار برود. به عنوان مثال:
- "او یک مرد اصلع است."
- "این مرد اصلع، همیشه عینک میزند."
- ادبیات فارسی: در ادبیات فارسی نیز ممکن است از این کلمه استفاده شود، به ویژه در شعرها و متون توصیفی.
در نهایت، در استفاده از این کلمه مانند هر صفت دیگری، توجه به نوع و لحن کلام و همچنین حساسیتهای اجتماعی ضروری است.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به خاطر مشکلات ژنتیکی از سن جوانی اصلع شده است.
- بسیاری از مردم به اصلع شدن افراد مشهور توجه میکنند و آن را یک نشانه از اعتماد به نفس میدانند.
- در فرهنگ ما، اصلع شدن معمولاً با سن و تجربه مرتبط است و به عنوان یک مرحله طبیعی از زندگی پذیرفته میشود.