جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sardāri
commander-in-chief  |

سرداری

معنی: سالاری ، مهتری .
547 | 0
مترادف: 1- اميرالجيشي، سالاري، سپهسالاري، فرماندهي 2- لباس مردانه بلند
متضاد: سربازي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (حاصل مصدر)
مختصات: ( ~ .) (حامص .)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: sardAri
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 475
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
commander-in-chief | sardari
ترکی
sardarari
فرانسوی
sardarari
آلمانی
sardarari
اسپانیایی
sardarari
ایتالیایی
sardarari
عربی
رئيس الاركان | القائد الأعلى , commanderinchief
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سرداری" به معنای مقام و موقعیت فرماندهی و رهبری در دستور زبان فارسی، به ویژه در متون تاریخی و ادبی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. در زیر، به برخی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار صحیح: این کلمه باید به صورت "سرداری" نوشته شود و از نوشتن نادرست آن پرهیز شود.

  2. نوع کلمه: "سرداری" یک اسم است و به عنوان اسم خاص یا عام استفاده می‌شود.

  3. مضاف و مضاف الیه: "سرداری" می‌تواند در ترکیبات مضاف استفاده شود. به عنوان مثال: "سرداری علی"، که در اینجا "علی" مضاف الیه است.

  4. صرف و نحو: این کلمه معمولاً در جملات به عنوان فاعل یا مفعول واقع می‌شود. مثلاً: "سرداری او در جنگ‌های مختلف شناخته شده است."

  5. مفاهیم مرتبط: ممکن است در متون مختلف به کلماتی نظیر "فرماندهی"، "رهبر" و "رئیس" نیز اشاره شود که از نظر معنایی مرتبط هستند.

  6. زمینه‌های تاریخی و فرهنگی: استفاده از این کلمه در زمینه‌های تاریخی، نظامی و ادبی ایران کاربرد بیشتری دارد و می‌تواند به ریشه‌های تاریخی و قومی اشاره کند.

با رعایت این نکات و قواعد، می‌توان از کلمه "سرداری" به درستی در نگارش و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سرداری" در جملات آورده شده است:

  1. او در میدان جنگ به عنوان یک سردار معروف شناخته می‌شد.
  2. سرداری که در مراسم آغازین صحبت کرد، به تاریخچه نبردهای گذشته اشاره کرد.
  3. زنده‌یاد سرداری که در دفاع از وطن جان خود را فدای نیروهایش کرد، همیشه در خاطر مردم خواهد ماند.
  4. گروهی از سرداران با یکدیگر برای برنامه‌ریزی استراتژی‌های جدید جلسه داشتند.
  5. در این رمان، شخصیت اصلی یک سردار جوان و شجاع است که به دنبال حقایق پنهان می‌گردد.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: سپهبد، فرمانده، خیلباش، سردار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری