سرگردان
licenseمعنی کلمه سرگردان
معنی واژه سرگردان
سرگردان
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "سرگردان" در زبان فارسی به معنی "دچار سردرگمی" یا "گم شده" است و به طور کلی به حالتی اشاره دارد که فرد یا چیزی به دنبال راهی میگردد اما نمیتواند به مقصد خود برسد. در زیر به برخی از قواعد و موارد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
نحوه نگارش: کلمه "سرگردان" به صورت جدانویسی (بدون فاصله) نوشته میشود.
-
واژهشناسی: این کلمه از دو بخش "سر" و "گردان" تشکیل شده است. "سر" به معنای بالاترین بخش یا قسمت و "گردان" به معنای چرخاندن یا دور زدن است.
-
طیف معنایی: سرگردان میتواند در متون ادبی و شعر به معانی عمیقتری نیز اشاره کند، مانند حس تنهایی، بیهدف بودن یا عدم توانایی در تصمیمگیری.
-
نحوه استفاده در جملات:
- "او در این شهر بزرگ سرگردان است."
- "قلبش در میانههای دنیای سرگردان، آرام نمیگیرد."
-
استفاده به عنوان صفت: این کلمه میتواند به عنوان صفت به کار رود و میتوان آن را برای توصیف افراد یا حالتها به کار برد.
-
ترکیبات و همنواها: میتوان کلمه سرگردان را در ترکیب با کلمات دیگر نیز به کار برد. به عنوان مثال: "سرگردانی در زندگی"، "احساس سرگردانی".
- نکات نگارشی: در متون رسمی یا ادبی، توجه به سیاق کلام و استفاده صحیح از این کلمه در جملات اهمیت دارد تا مفهومی شفاف و روشن منتقل شود.
این نکات میتواند کمک کند تا در نوشتار یا گفتار خود از کلمه "سرگردان" به درستی استفاده کنید.
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سرگردان" در جملات مختلف آوردهام:
- او در میان خیابانهای شلوغ شهر سرگردان بود و نمیدانست کدام مسیر را انتخاب کند.
- بعد از یک روز طولانی، حسی سرگردان در دلش داشت و نمیتوانست تصمیم بگیرد که چه کاری انجام دهد.
- او مانند یک پرنده سرگردان در آسمان، بدون هدف پرواز میکرد.
- کودکان سرگردان در پارک، به دنبال والدین شان میگشتند.
- احساس سرگردانی در زندگی، میتواند نشانهای از تغییرات اساسی باشد که باید به آنها توجه کنیم.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، بفرمایید!