سفت
licenseمعنی کلمه سفت
معنی واژه سفت
seft
stiff
|
سفت
مترادف:
استوار، جامد، سخت، قايم، لخته، مضبوط، دوش، كتف، شانه ، كم آب ، قرص ، محكم
متضاد:
سست غليظ
1- قرص
2- محكم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت)
مختصات:
( ~ .) (ص .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
540
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
stiff | horny , firm , hard , rigid , tight , chopping , solid , tough , thick , tense , taut , dense , fast , tenacious , stark , wiry , ironclad , beefy , brawny , burly , able-bodied , hard-boiled , muscle-bound , hole , perforation , shoulder , needle's eye
عربی
صلب | متيبس , جامد , عنيد , قاس صلب , ثابت , قاس , جاسئ , عنيف , رسمي , خشن , قوي , صارم , شاق , مصاب بالخدر , عويص , وطيد , جثة , متكبر , عامل , بتصلب , بصلابة , قاسٍ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "سفت" در زبان فارسی به معنای محکم، سخت یا غیرقابل انعطاف است. در اینجا به برخی از نکات و قواعد نگارشی مربوط به این کلمه پرداخته میشود:
1. نحوه نوشتار:
- "سفت" به صورت صحیح و بدون فاصله یا تغییر در حروف نوشته میشود.
- توجه داشته باشید که تلفظ صحیح آن "seft" است.
2. جنس و تعداد:
- این کلمه صفت است و میتواند به اسمهای مختلفی اطلاق شود (مثلاً "سفتی" در "این دیوار سفت است").
- در مورد جمع یا مؤنث یا مذکر بودن، باید به اسم وابسته توجه کنید.
3. کاربرد:
- در جمله: میتوانید از این کلمه در جملات مختلف استفاده کنید:
- "این چرم خیلی سفت است."
- "اسباب بازیهایمان سخت و سفت هستند."
4. نکات نگارشی:
- کلمه "سفت" باید در جملات بهدرستی جایگذاری شود و با دیگر واژهها از نظر معنی هماهنگی داشته باشد.
- استفاده از کاما و سایر علامتهای نگارشی در جملات که شامل این کلمه هستند، باید به درستی رعایت شود.
5. ترکیبها:
- "سفت" میتواند با دیگر واژهها ترکیب شود و معانی جدیدی ایجاد کند، مانند "سفت و سخت" یا "سفتی".
با رعایت این قواعد، میتوانید بهخوبی از کلمه "سفت" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا سه جمله با کلمه "سفت" آورده شده است:
- هوای سرد باعث شده بود که زمین سفت و یخزده شود.
- این کارتنها خیلی سفت هستند و نمیتوان به راحتی آنها را باز کرد.
- او با دستان سفت درخت را محکم گرفت و بالا رفت.