شکران
licenseمعنی کلمه شکران
معنی واژه شکران
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | square | ||
عربی | مربع، تربيعي، مربع تقريبا، مربع قائم الزاوية، عريض جدا، سوي، جانبي، بات، ساحة، ميدان، تربيع، زاوية قائمة، أمين، قطعة شبه مكعبة، مطعم الضباط، الكوس زاوية النجار، ربع، انسجم، رشا، سدد حسابا، قسم الي مربعات، ضبط، صفى حسابه، عادل نتيجة المباراة، وقف منتصبا، واجه، وقف وجها لوجه، وازن، بأمانة، صراحة، بقوة، على زاوية قائمة، باتا، وجها لوجه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شکران" از ریشه "شکر" به معنای قدردانی و سپاسگزاری است و در زبان فارسی به عنوان یک اسم به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "شکران" به نحو احسن در نوشتهها و گفتارهای فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | شکران | ||
معادل ابجد | 571 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | šokrān | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی، مقابلِ کفران] [قدیمی] | ||
مختصات | (شُ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی معین | ||
نمایش تصویر | معنی شکران | ||
پخش صوت |
سپاسگزاری کردن ، شکر گفتن ؛ مق . کفران . کلمه "شکران" از ریشه "شکر" به معنای قدردانی و سپاسگزاری است و در زبان فارسی به عنوان یک اسم به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، به نکات زیر توجه کنید: نحو و صرف: "شکران" به عنوان اسم میتواند به صورت مفرد یا جمع مورد استفاده قرار گیرد. به طور مثال، "شکران" به معنای سپاسگزاری از یک نفر و "شکرانها" به معنای سپاسگزاری از چند نفر. برجستهسازی: در نوشتار رسمی یا ادبی، میتوان از "شکران" به عنوان یک واژه مثبت و زیبا برای ابراز احساسات مثبت استفاده کرد. مثلاً در جملاتی چون: "شکران از محبت شما" یا "این شکران را به خاطر زحمات شما میگویم." جایگاه کلمه: این کلمه معمولاً به عنوان مفعول یا قید در جمله به کار میرود و باید به دقت در ساخت جملات تنظیم شود. مثلاً: "من شکران میگویم" یا "ما شکران شما هستیم." نکات نگارشی: در نوشتار رسمی، حتماً باید توجه شود که از املای صحیح "شکران" استفاده شود و از ننوشته شدن اشکالات املایی یا نگارشی جلوگیری شود. با رعایت این نکات میتوان از کلمه "شکران" به نحو احسن در نوشتهها و گفتارهای فارسی استفاده کرد.
square
مربع، تربيعي، مربع تقريبا، مربع قائم الزاوية، عريض جدا، سوي، جانبي، بات، ساحة، ميدان، تربيع، زاوية قائمة، أمين، قطعة شبه مكعبة، مطعم الضباط، الكوس زاوية النجار، ربع، انسجم، رشا، سدد حسابا، قسم الي مربعات، ضبط، صفى حسابه، عادل نتيجة المباراة، وقف منتصبا، واجه، وقف وجها لوجه، وازن، بأمانة، صراحة، بقوة، على زاوية قائمة، باتا، وجها لوجه