افراخته
licenseمعنی کلمه افراخته
معنی واژه افراخته
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "افراخته" از یک واژهٔ سهجزئی به وجود آمده است: پیشوند "اف", ریشه "راخت" و پسوند "ه". این کلمه به معنای "بلند شده" یا "برجسته" است و معمولاً در متون ادبی و توصیفی به کار میرود.
برای استفاده صحیح از کلمه "افراخته" و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را مد نظر داشته باشید:
-
جایگاه کلمه: "افراخته" میتواند به عنوان صفت یا فعل استفاده شود. به عنوان مثال:
- به عنوان صفت: "درختان افراخته در پارک"
- به عنوان فعل: "دستش را افراشته کرد."
-
نقطهگذاری: هنگام استفاده از "افراخته" در جملات، دقت کنید که جملات به درستی نقطهگذاری شوند. به عنوان مثال:
- "چشمهایش افراخته و پرشور بود."
-
تطابق صفت و اسم: اگر "افراخته" به عنوان صفت به کار رود، باید با اسمهایی که توصیف میکند، از نظر جنس و عدد تطابق داشته باشد. برای مثال:
- "دستان افراخته" (چندعدد)
- "دست افراخته" (مفرد)
- معادلات ادبی: "افراخته" اغلب در شعر و نثر ادبی برای توصیف زیبایی و شکوه به کار میرود. به همین دلیل، انتخاب جایگاه و واژههای مرتبط باید به دقت انجام شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "افراخته" به شکل صحیح و مؤثر استفاده کنید.
مطمئناً! در ادامه چند مثال برای کلمه "افراخته" در جملات مختلف آورده شده است:
- درختان سرسبز با شاخههای افراخته، زیبایی خاصی به پارک بخشیدهاند.
- پرچم کشور در اهتزاز و افراخته بر بالای ساختمان، نشانهای از افتخار ملی بود.
- موهای افراختهاش در باد رقصان بودند و چهرهاش را به زیبایی نمایان میکردند.
- در میدان جنگ، سربازان با اراده و عزمی افراخته به جلو حرکت کردند.
- گلبرگهای افراختهی گلها در زیر نور آفتاب درخشندگی خاصی داشتند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، بفرمایید!