طارم
licenseمعنی کلمه طارم
معنی واژه طارم
tāra(o)m
tarom
|
طارم
مترادف:
1- تارم
2- محجر
3- خانه چوبين، كلبه
4- داربست، داربند
5- آسمان، سپهر، فلك
6- خيمه، خرگاه
7- ايوان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: تارم] [قدیمی]
مختصات:
(رَ) [ معر. ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم خاص مکان
آواشناسی:
tArom
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
250
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
tarom
ترکی
tarem
فرانسوی
tarem
آلمانی
tarem
اسپانیایی
tarem
ایتالیایی
tarem
عربی
تاروم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "طارم" به دو معنا واژهای با اهمیت در زبان فارسی است. در اینجا به نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
-
نویسهها: کلمه "طارم" باید با حروف فارسی نوشته شود و از لحاظ نگارشی صحیح باشد.
-
قید و صفت: اگر در جملهای به کار میرود، باید به نقش آن در جمله توجه کرد. مثلاً ممکن است به عنوان اسم خاص یا نشاندهنده مکان باشد.
-
جنس و تعدد: باید توجه کرد که کلمه "طارم" در برابر واژههای دیگر در جملات جمع یا مفرد distingue شود.
-
نکات ادبی: در اشعار و نثر ادبی میتوان از کلمه "طارم" بهره برد و با توجه به زیباییهای زبانی به کار برد.
- آوایی: هنگام تلفظ، به نکات آوایی توجه کنید تا لفظ درست و شفاف ادا شود.
در نهایت، آثار تاریخی و جغرافیایی مرتبط با "طارم" میتواند کمککننده باشد تا درک بهتری از کاربردهای این کلمه در زمینههای مختلف به دست آورید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- طارم یکی از مناطق زیبای استان قزوین است که بهخاطر باغهای انگورش معروف است.
- در سفر به طارم، میتوانید از طعم خوشمزهٔ غذاهای محلی و میوههای تازه آن لذت ببرید.
- هر ساله در فصل تابستان، مردم طارم جشنوارههایی برای معرفی محصولات کشاورزی خود برگزار میکنند.