طماع
licenseمعنی کلمه طماع
معنی واژه طماع
tammā'
greedy
|
طماع
مترادف:
1- آزمند، پرحرص، حريص، طمع ورز، پرطمع، آزور، دندان گرد، طمع كار
متضاد:
قانع
1- افزون خواه، زيادخواه، افزون طلب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(طَ مّ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
tammA'
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
120
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
greedy | covetous , ravenous , avaricious , vulturine , haya
ترکی
açgözlülük
فرانسوی
avidité
آلمانی
gier
اسپانیایی
codicia
ایتالیایی
avidità
عربی
طماع | جشع , طامع , أناني , شره , متكالب , شديد التوق إلي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "طماع" در زبان فارسی به معنای شخصی است که به دنبال مال و ثروت است و در این راستا به گونهای حرص و طمع میورزد. در اینجا به نکاتی دربارهٔ قواعد و نگارش این کلمه اشاره میشود:
-
نحوه نوشتن: کلمه "طماع" به همین شکل و با همان حروف نوشته میشود و از نظر نگارشی هیچ گونه تغییر خاصی در آن لازم نیست.
-
نوع کلمه: "طماع" یک صفت است و معمولا برای توصیف افراد استفاده میشود.
-
معادلها: معادلهای فارسی برای "طماع" میتوانند شامل "حریص"، "طمعکار" و "خودخواه" باشند، ولی هر کدام از این واژهها ممکن است بار معنایی متفاوتی داشته باشند.
-
جملات نمونه:
- او فردی طماع است و همیشه به دنبال افزایش داراییهای خود میباشد.
- رفتار طماعانهاش باعث شد که دوستانش به او اعتماد نکنند.
- قواعد نگارشی:
- در متون رسمی و ادبی، استفاده از کلمات توصیفی همچون "طماع" باید با دقت صورت گیرد تا مفهوم دقیق منتقل شود.
- در نگارش، باید به تناسب و ارتباط با سایر کلمات دقت شود تا جملات روان و معنیدار باشند.
اگر سوال خاصی دربارهٔ این کلمه یا استفاده آن دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- آن مرد طماع همیشه در تلاش است تا بیشتر از دیگران بهرهبرداری کند و هیچگاه قناعت نمیکند.
- طمع طماعان باعث میشود که آنها به دوستیها و روابط خود آسیب برسانند.
- داستان در مورد یک طماع بود که به خاطر حب مال، تمام ثروتش را از دست داد.