فتادن
licenseمعنی کلمه فتادن
معنی واژه فتادن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم) [قدیمی]
مختصات:
(فُ یا فِ دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
535
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
fat
عربی
دهن | شحم , بدانة , زبدة , سمن سمنة , صفوة , سمين , ممتلئ , خصب , ضخم , ثري , مربح , أحمق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فتادن" با توجه به نوع فعل و ساختار آن به چند نکته مهم در قواعد فارسی و نگارشی اشاره دارد:
-
فعل: "فتادن" فعل است و به معنای افتادن یا به زمین افتادن استفاده میشود. در اینجا فعل ساده است و به حالت مصدر اشاره دارد.
-
نحو: در جملات، "فتادن" معمولاً به صورت لازم به کار میرود و نیازی به مفعول ندارد. مثلاً: "او از بلندی افتاد."
-
صرف فعل: مانند سایر افعال، "فتادن" هم زمانهای مختلفی دارد. به عنوان مثال:
- زمان حال: میافتد
- زمان گذشته: افتاد
- زمان آینده: خواهد افتاد
-
صوتی و نگارشی: در نوشتار باید به این نکته توجه کرد که هر فعل باید با ضمیر مناسب و با دقت نوشته شود. برای مثال: "نگاه کن، اگر بلندی است، ممکن است بیفتی."
- نکات نگارشی: در نوشتن جملات حاوی این کلمه، باید به فاصلهها و نشانههای نگارشی توجه کرد. مثلاً: "از روی صندلی افتاد."
بنابراین برای استفاده صحیح از "فتادن"، توجه به زمان، نحو و نگارش اهمیت دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- باران شدید باعث شد که برگهای درختان به زمین بیفتند.
- او به دلیل بیاحتیاطی از پلهها افتاد و پایش آسیب دید.
- در مسابقه دو، او به سرعت دوید ولی در آخرین لحظه به زمین افتاد.