فرفری
licenseمعنی کلمه فرفری
معنی واژه فرفری
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
(عا.)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
ferferi
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
570
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
curly | locky , frizzy , crispy , frizzly , kinky , curriculum
ترکی
kıvırcık
فرانسوی
bouclé
آلمانی
lockig
اسپانیایی
ondulado
ایتالیایی
riccio
عربی
مجعد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فرفری" در زبان فارسی به معنای حالت یا ویژگی خاصی است که معمولاً به موهای مجعد یا حالت دار اشاره دارد. در مورد نوشتار و نگارش این کلمه، قواعد زیر را میتوان در نظر گرفت:
-
املا: کلمه "فرفری" باید به همین شکل و با دو "ر" نوشته شود. املای آن باید دقیقاً رعایت شود تا معنای مورد نظر به وضوح بیان شود.
-
جدول واژه: در نگارش متون، بهتر است از عباراتی که به این واژه مرتبط هستند، استفاده کنید. برای مثال: موهای فرفری، دختر فرفری، یا زیبایی فرفری.
-
نحو: این کلمه میتواند به عنوان صفت (مثلاً "موهای فرفری") استفاده شود و به توصیف یک اسم بپردازد.
-
قافیه و وزن: اگر در شعر یا نثر ادبی به کار میرود، توجه به قافیه و وزن میتواند زیبایی متن را افزایش دهد.
- تنوع در استفاده: در متون ادبی میتوان از واژههای مترادف یا واژههای مرتبط برای افزایش جذابیت متن استفاده کرد.
با رعایت موارد فوق، میتوان کلمه "فرفری" را به درستی در متون فارسی به کار برد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- موهای فرفری او در زیر نور آفتاب برق میزد و زیباییاش را دوچندان میکرد.
- او همیشه لباسهای رنگی و فرفری میپوشید که به شخصیت شادابش میافزود.
- صدای خندهی بچهها در حیاط با وزش باد و فرفری شدن برگها ترکیب جالبی ایجاد کرده بود.