جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

pressure  |

فشارش

معنی: فشار دادن .
331 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (فِ رِ) (اِمص .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 881
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
pressure | compression , press , push , stress , pressing , squeeze , thrust , tension , hustle , oppression , violence , rush , enforcement , vim , inrush , discharge head , impressure , squeeze play , constraint
عربی
الضغط | ضغط , ضغط جوي , جهد , كبس , وطأة , الإ لحاح , تجبر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «فشارش» ترکیبی از واژه «فشار» و ضمیر شخصی «ش» است که به معنی «فشار او» یا «فشار آن» استفاده می‌شود. در زیر به برخی از نکات و قواعد مربوط به این کلمه و نگارش آن اشاره می‌کنم:

  1. هجای صحیح: کلمه «فشار» به درستی هجاسازی شده است و پسوند «ش» به درستی به آن افزوده شده است.

  2. جدا ننوشتن: در زبان فارسی، هنگامی که ضمیرها به انتهای یک کلمه اضافه می‌شوند، بایستی به صورت چسبیده نوشته شوند. بنابراین «فشارش» صحیح است و نباید به صورت «فشار او» یا «فشار اش» نوشته شود.

  3. تلفظ: در تلفظ این کلمه، «فشار» به صورت واضح ادا می‌شود و در انتها تکیه بر «ش» است.

  4. نوع جملات: این کلمه می‌تواند در جملات مختلفی به کار رود، مثلاً:

    • فشارش زیاد بود و نتوانست تحمل کند.
    • او در زیر فشارش شکست.
  5. پیوستگی معنایی: این کلمه می‌تواند در متن‌های مختلف به کار رود و به نوعی وابستگی به موضوعی که تحت فشار قرار دارد، اشاره کند.

به طور کلی، کلمه «فشارش» از نظر نگارشی و معنایی در زبان فارسی صحیح و قابل استفاده است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. فشارش بر روی شانه‌هایش باعث شد که نتواند به خوبی تمرکز کند.
  2. در طول جلسه مذاکره، فشارش بر روی اعضای تیم احساس می‌شد.
  3. به دلیل فشارش از سمت مدیر، تصمیم به تغییر استراتژی گرفتند.

واژگان مرتبط: فشار، زور، پرس، سنگینی، مضیقه، ضغطه، فشرده سازی، تراکم، فشردگی، متراکم سازی، هم فشارش، مطبوعات، چاپ، جراید، دستگاه پرس، هل، فشار با سر، فشاربجلو، تنه، تاکید، اهمیت، ضربه، تقلا، قوت، نیروی پرتاب، نیرو، فشار موتور، سخمه، تنش، کشش، تشنج، کشمکش، بحران، تکان، شتاب، ظلم، ستم، بیداد، تعدی، جور، خشونت، شدت، بی حرمتی، یورش، حمله، یک پر کاه، تعجیل، جویبار، اجراء، انجام، قدرت، انرژی، توانایی، حمله به درون، هجوم بداخل، اعمال نیرو بر روی چیزی، فشار و زور در امری، محدودیت، قید، اجبار، اضطرار، توقیف

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری