فهام
licenseمعنی کلمه فهام
معنی واژه فهام
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "فهام" در زبان فارسی به معنای فهمیدن یا درک کردن است و در بعضی متون به عنوان اسم نیز استفاده میشود. در اینجا چند قاعده و نکته نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
-
استفاده از کلمه: "فهام" بهعنوان اسم میتواند نشاندهنده فردی باشد که قابلیت درک بالایی دارد. به عنوان مثال: "او یک فهام واقعی است."
-
نحو جمله: برای استفاده از "فهام" در جملات، میتوان از آن بهعنوان فاعل یا مفعول استفاده کرد. به عنوان مثال:
- فاعل: "فهام او در مسائل علمی شگفتانگیز بود."
- مفعول: "من به فهام او اعتماد دارم."
-
صرف و انحراف: این کلمه به لحاظ صرف و تنوع آن حالتهای مختلفی نمیگیرد و به صورت یکسان استفاده میشود.
-
جداویدگی معنایی: در متون رسمی، ممکن است "فهام" را به عنوان یک اصطلاح استفاده کنند که باید به زمینه و فضای متنی که در آن به کار میرود توجه کرد.
-
جایگزینهای زبانی: ممکن است به جای "فهام"، از واژههای هممعنی مانند "فهم" یا "درک" نیز استفاده شود، اما "فهام" بار خاص ادبی و معنایی خود را دارد.
- نکات نگارشی: این کلمه معمولاً بدون هیچ علامت خاصی نوشته میشود، اما در نوشتارهای ادبی میتواند با توجه به سلیقه نویسنده با نثری خاص به کار رود.
با توجه به این نکات، "فهام" کلمهای است که با توجه به بافت و زمینههای مختلف میتواند معانی و کاربردهای متفاوتی داشته باشد.
البته! در اینجا سه جمله با کلمه "فهام" آمده است:
- او با فهام عمیق خود توانست مسائل پیچیده را به سادگی تحلیل کند.
- فهام خوب او در ادبیات فارسی باعث شد تا به عنوان یک استاد در دانشگاه شناخته شود.
- وقتی در مورد تاریخ صحبت میکنیم، فهام دقیق ما کمک میکند تا مفاهیم را بهتر درک کنیم.