قورت
licenseمعنی کلمه قورت
معنی واژه قورت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [ترکی] ‹غورت، قرت، غرت› [عامیانه]
مختصات:
(اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
qurt
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
706
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
gulp | swallow
ترکی
yutmak
فرانسوی
avaler
آلمانی
schlucken
اسپانیایی
tragar
ایتالیایی
rondine
عربی
بلع | ارتشف , تجرع , ابتلع , جرعة , بلعة , شرفة , ازدراد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "قورت" در زبان فارسی به معنی "خورده" یا "بلعیده" است و بهعنوان اسم یا فعل در مکالمات و نوشتار استفاده میشود. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده مناسب از آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
قواعد نگارش و استفاده از "قورت":
-
نحوه نوشتن:
- کلمه "قورت" به همین شکل نوشته میشود و هیچ گونه تغییر شکل خاصی ندارد.
-
استفاده به عنوان فعل:
- هنگامی که "قورت" به عنوان فعل استفاده میشود، معمولاً در جملاتی مثل "او قورت داد" به کار میرود.
-
تنوع معنایی:
- این واژه معانی مختلفی دارد. علاوه بر معنای اصلی، در زبان محاوره گاهی به معنای "تمام کردن" یا "بلعیدن" نیز بهکار میرود.
-
استفاده در مجاز:
- در برخی متون ادبی یا محاورهای، این کلمه ممکن است به صورت مجازی به کار رود، مثلاً برای توصیف احساساتی مثل "قورت دادن غم".
-
تلفظ:
- تلفظ صحیح و واضح این کلمه بسیار مهم است، مخصوصاً در محاورات و گفتگوها.
- نکات نگارشی:
- هنگام استفاده از این کلمه در نوشتار، توجه به زمینهی متن (رسمی یا غیررسمی) و جایگاه آن در جمله اهمیت دارد.
مثالهای جملات:
- کاربرد در روزمره: "او غذایش را قورت داد و به گفتوگو ادامه داد."
- استفاده مجازی: "امروز دیگه هیچ غمی نیست، همهی غمها رو قورت دادم."
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "قورت" بهدرستی در نوشتهها و گفتوگوهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- من یک قورت بزرگ از آب نوشیدم و احساس شادابی کردم.
- او قورت قورباغه را با لذت در جنگل مشاهده کرد.
- در مسابقه قورتخوری، برنده کسی بود که سریعتر از بقیه قورت میزد.