جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kaj]
crooked  |

کج

معنی: 1 - خمیده ، ناراست . 2 - نافرمان .
386 | 0
مترادف: اريب، پيچيده، خم، خميده، كژ، متمايل، معوج، منحني، مورب، ناراست، ناصاف، ناهموار
متضاد: راست
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) ‹کژ›
مختصات: ( ~ .) (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: kaj
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 23
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
crooked | lopsided , wry , crank , devious , indirect , recurvate , sideling , sinister , snafu , cater-cornered , left-hand , slant , thwart , cater corner , awry , askew , acock , askance , recurve , tilted
ترکی
çarpık
فرانسوی
courbé
آلمانی
krumm
اسپانیایی
torcido
ایتالیایی
storto
عربی
معوج | ملتو , معقوف , متقوس , منحن , محدب , ملتوية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کج" در زبان فارسی به عنوان یک قید و صفت مورد استفاده قرار می‌گیرد و معانی مختلفی دارد، از جمله "غیر مستقیم"، "ناصحیح"، "غیرهم‌راستا"، و "منحرف". در نوشتار فارسی، رعایت قواعد نگارشی و دستوری برای استفاده صحیح از این کلمه ضروری است.

قواعد استفاده از "کج":

  1. جایگاه در جمله:

    • "کج" می‌تواند به عنوان صفت قبل از اسم یا به عنوان قید در جمله به کار رود.
      • مثال به عنوان صفت: "این خط کج است."
      • مثال به عنوان قید: "او کج می‌رود."
  2. حالت جمع:

    • در صورتی که "کج" به صورت صفت به کار رود، جمع آن به صورت "کج‌ها" استفاده می‌شود، اما به صورت قید جمع نمی‌شود.
      • مثال: "کج‌ها را اصلاح کنید."
  3. ترکیب با کلمات دیگر:

    • "کج" می‌تواند به عنوان بخشی از ترکیب‌های دیگر نیز به کار رود.
      • مثال: "راه کج" یا "قلم کج".
  4. نگارش درست:

    • حتماً به نگارش صحیح کلمه "کج" توجه کنید و از اشتباهاتی مانند نوشتن "کیج" یا "کجّ" پرهیز کنید.
  5. علامت گذاری:
    • در جملاتی که "کج" به عنوان قید استفاده می‌شود، معمولاً نیازی به علامت‌گذاری خاص نیست، مگر اینکه جمله نیاز به توضیحات بیشتری داشته باشد.

مثال‌های بیشتر:

  • "این درخت کج شده است."
  • "او کج می‌نشیند."
  • "آیا می‌توانی این کج را درست کنی؟"

رعایت این نکات کمک می‌کند تا استفاده از کلمه "کج" در نوشتار فارسی دقیق و صحیح باشد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. دیوار خانه‌ی ما کمی کج شده است و به تعمیر نیاز دارد.
  2. وقتی باران می‌بارد، خیابان‌های کج شهر آب جمع می‌شود.
  3. او همیشه کج‌خلقی می‌کند وقتی موضوعی را نمی‌پسندد.

واژگان مرتبط: نا درست، چوله، پیچیده، غیر متعادل، بی قرینه، متمایل بیک طرف، یک وری، کنایه امیز، معوج شده، غیر مستقیم، بی راهه، منحرف، گمراه، غیر سر راست، برگشته، دارای راس منحنی، از پهلو، مایل، شیطانی، گمراه کننده، منحوس، بدشگون، فاسد، اریب، دست چپ، واقع در دست چپ، شیب، سرازیری، کجی، خط کج، سطح اریب، چپ چپ، بطور مایل، با گوشهء چشم، یک ور، بطور کج، با چشم حقارت، از گوشهء چشم، با نگاه رشگامیز، از روی سوءظن، کج کردن، برگشته کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری