کشت
licenseمعنی کلمه کشت
معنی واژه کشت
[košt]
cultivation
|
کشت
مترادف:
1- حراثت، حرث، زراعت، زرع، كاشت، كشاورزي
2- كاشته
3- كشتن، كاشتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر)
مختصات:
(کُ) (مص مر.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
keSt
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
720
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
cultivation | tillage , tilth , slew
ترکی
öldürüldü
فرانسوی
tué
آلمانی
getötet
اسپانیایی
delicado
ایتالیایی
ucciso
عربی
زراعة | رعاية , حراثة , تهذيب , ثقافة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کشت" به معنای عمل کاشتن یا پرورش گیاهان و محصولات زراعی است و از نظر قواعد فارسی و نگارشی نکات زیر در مورد این کلمه و کاربرد آن قابل توجه است:
-
استفاده در جملات:
- "کشت crops" میتواند به عنوان فعل استفاده شود، مثلاً: "کشاورز در بهار شروع به کشت محصولات جدید کرد."
- همچنین میتوان به عنوان اسم استفاده کرد: "کشت گیاهان دارویی در این منطقه رونق یافته است."
-
صرف فعل:
- "کشت" از ریشه "کاشت" گرفته شده و به معنای عمل کاشتن است. صرف فعل "کاشت" به شکلهای مختلف میتواند برای زمانها و اشخاص مختلف تغییر کند.
-
قید و صفت:
- برای توصیف نوع یا روش کشت، میتوان از صفات و قیدهای مختلف استفاده کرد، مانند: "کشت مکانیزه"، "کشت دستی"، "کشت زودرس".
-
توافق در تعداد:
- در استفاده از "کشت" در جملات، به تطابق فعل و اسم از نظر تعداد (مفرد یا جمع) توجه کنید. مثلاً: "کشتهای متعدد در سطح کشور انجام میشود."
- پیشوند و پسوند:
- با افزودن پیشوندها و پسوندها میتوان کلمات جدید ساخت، مانند "کشتزار" به معنی مزرعه یا "کشتکاری" به معنای حرفه کاشت.
استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی میتواند به درک بهتر مطالب و ارتباط مؤثرتر کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- کشاورزان در فصل بهار به کشت محصولات تازه مشغول هستند.
- کشت برنج یکی از روشهای مهم تأمین غذای مردم در بسیاری از کشورهاست.
- برای بهبود کیفیت خاک، باید از تکنیکهای مناسب در کشت استفاده کرد.