کفش دوز
licenseمعنی کلمه کفش دوز
معنی واژه کفش دوز
[kafšduz]
shoemaker
|
کفش دوز
مترادف:
ارسي دوز، پاره دوز، پوتين دوز، پينه دوز، چكمه دوز، خفاف، كفاش، كفش دوز، گيوه دوز، لاخه دوز، ملكي دوز، موزه دوز
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت)
مختصات:
( ~ .) (ص فا.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
417
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
shoemaker | shoes maker
عربی
صانع الأحذية | إسكاف , مصلح الأحذية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کفشدوز" که به معنای فردی است که به دوخت و تعمیر کفش میپردازد، بهصورت ترکیبی از "کفش" و "دوز" ساخته شده است. در نوشتار این کلمه، باید قواعد زیر را رعایت کنیم:
- همزه و الف: به دلیل اتصال دو جز، کلمه "کفشدوز" با همزه نوشته میشود.
- جدایش: در نوشتن این کلمه باید توجه کرد که "کفش" و "دوز" به هم چسبیده نیستند و بین آنها خط فاصله قرار دارد.
- نوشتار رسمی: در متون رسمی و ادبی، از نوشتن کلماتی که موجب ابهام میشوند، پرهیز کنید. بنابراین همواره باید از شکل صحیح "کفشدوز" استفاده کرد.
بهطور کلی، "کفشدوز" باید بهصورت زیر نوشته شود:
کفشدوز
استفاده از این کلمه بهصورت صحیح در جملات و متون مختلف میتواند به وضوح بیان و نگارش شما کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- کفش دوز ماهر در کارگاه خود، انواع کفشهای چرمی زیبا تولید میکند.
- من تصمیم گرفتم کفش دوز محلهام را برای تعمیر کفش قدیمیم ملاقات کنم.
- مهارتهای کفش دوزی او باعث شد که بسیاری از مشتریان ثابت داشته باشد.