انتقال
licenseمعنی کلمه انتقال
معنی واژه انتقال
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی]
مختصات:
(اِ تِ) [ ع . ]
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
'enteqAl
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
582
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
transfer | transition , transmission , transportation , conduction , shift , transference , conveyance , transmittance , devolution , turnover , reassignment , transmittal , conductance , transferal , remittance , shunt , transmittancy , remitment , the transfer
ترکی
transfer
فرانسوی
le transfert
آلمانی
die Übertragung
اسپانیایی
la transferencia
ایتالیایی
il trasferimento
عربی
نقل | نقل السلطة , انتقل , تنازل , حول , غير , أعار , غير المدرسة , نقل مالا , نقل البضائع من سفينة لإخري , حوالة , نقل الملكية , مواصلة , حوالة بنكية , رسم منقول من سطح , نقطة تحويل , تغير في العمل , نقل صورة من ورق , نقل من لغة لإخرى , تحويل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "انتقال" در زبان فارسی به معنای جابهجا کردن یا منتقل کردن است. به طور کلی، این کلمه به طور خاص در زمینههای مختلفی مانند علم، فناوری، حقوق و حتی در مکالمات روزمره به کار میرود. در زیر به نکات برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با استفاده از این کلمه اشاره میکنم:
-
استفاده صحیح:
- "انتقال" به عنوان یک اسم، معمولاً به همراه فعلهای مختلفی به کار میرود، مانند "انجام انتقال" یا "فرآیند انتقال".
-
ترکیبات:
- این کلمه میتواند در ترکیب با دیگر کلمات قرار گیرد، مانند "انتقال اطلاعات"، "انتقال مالکیت" و "انتقال انرژی".
-
نحو جمله:
- معمولاً این کلمه در جمله به عنوان مفعول یا جزء اصلی جمله مورد استفاده قرار میگیرد. مثلاً "انتقال اطلاعات به راحتی انجام میشود".
-
نکات نگارشی:
- مانند سایر کلمات، در نگارش متن باید به قواعدی نظیر نقطهگذاری، پاراگرافبندی و استفاده از نقطهچین و ویرگول در جملات توجه شود.
- جملات نمونه:
- "انتقال دادهها بین سیستمهای مختلف باید با دقت انجام شود."
- "فرایند انتقال مالکیت باید به درستی مستند شود."
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به شیوهای موثر از کلمه "انتقال" در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "انتقال" در جمله آورده شده است:
- انتقال اطلاعات از یک دستگاه به دستگاه دیگر به تصویب رسید.
- پس از انتقال مالکیت، تمامی مسئولیتها به خریدار منتقل شد.
- ما در حال برنامهریزی برای انتقال نیروهای نظامی از نقطه A به نقطه B هستیم.
- انتقال بیماران به بیمارستان در کوتاهترین زمان ممکن انجام شد.
- او برای انتقال تجربیات خود به نسل جدید تلاش میکند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا به موضوع خاصی اشاره کنید، خوشحال میشوم کمک کنم!