جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: 1 - پارچه ای که اطراف آن را دوخته باشند تا بتوان چیزی در آن ریخت . 2 - جیب . ؛ ~ دوختن برای چیزی طمع کردن در آن چیز. ؛ از ~ی خلیفه بخشیدن کنایه از: از جیب دیگری یا به حساب دیگری بخشیدن . ؛سر ~ را شل کردن کنایه از: پول خرج کردن . 1- خرجين، كوله بار
2- جيب bag,bladder,sac,sack,pouch,cyst,bagging,cod,purse,capsule,bourse,bung,sinus,theca حقيبة، كيس، شنطة، حافظة نقود، شىء كالكيس، جيب فى جسم الحيوان، ضرع البقرة، ثوب فضفاض، بنطلون، انتفخ، تدلى، وضع فى كيس، صاد، قتل çanta sac tasche bolsa borsa
حقيبة|كيس , شنطة , حافظة نقود , شىء كالكيس , جيب فى جسم الحيوان , ضرع البقرة , ثوب فضفاض , بنطلون , انتفخ , تدلى , وضع فى كيس , صاد , قتل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کیسه" در زبان فارسی به معنای ظرفی برای نگهداری اشیاء یا مواد دیگر است. در نگارش و استفاده از این واژه، رعایت برخی قواعد نگارشی و زبانی اهمیت دارد:
نوشتار صحیح: اطمینان حاصل کنید که کلمه "کیسه" به درستی نوشته شده است. این کلمه باید با "ک" و "ی" و "س" و "ه" نوشته شود.
تلفظ: تلفظ صحیح کلمه "کیسه" به این شکل است: /kiːse/. این نکته در زمان گفتوگو یا در نوشتارهایی که به تلفظ اهمیت میدهند، مؤثر است.
نقش و کاربرد: کلمه "کیسه" معمولاً به عنوان اسم به کار میرود و میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا حتی جزء عباراتی دیگر به کار برود. مثلاً:
فاعل: "کیسه پاره شد."
مفعول: "او کیسه را برداشت."
جمع: جمع "کیسه" به صورت "کیسهها" یا "کیسهها" نوشته میشود. مثلاً: "کیسهها را بستهبندی کردیم."
انعطافپذیری: این کلمه میتواند با دیگر واژهها ترکیب شود، مثلاً "کیسه پلاستیکی" یا "کیسه خرید".
نکات نگارشی:
در جملات رسمی و نوشتاری، اطمینان حاصل کنید که کیسه در زمینه مناسب استفاده شده و جملات به صورت صحیح و معنادار شکل گرفته باشند.
در متون علمی یا تخصصی، ممکن است لازم باشد وابستگیهای خاص کیسه، مانند نوع، کاربرد و ویژگیها را توضیح دهید.
با رعایت این نکات، میتوانید بهدرستی از کلمه "کیسه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
من امروز یک کیسه خرید برای خریدن میوهها بردم.
او کیسهای از زبالهها را بیرون گذاشت تا شهرداری آنها را جمعآوری کند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر