کیفر
licenseمعنی کلمه کیفر
معنی واژه کیفر
[ka(e)yfar]
penalty
|
کیفر
مترادف:
1- انتقام، تاديب، تقاص، تنبيه، جزا، عقوبت، مجازات، مكافات
2- تغار
3- مشك
متضاد:
پاداش
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [قدیمی]
مختصات:
(کِ یا کَ یْ فَ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
keyfar
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
310
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
penalty | retribution , punishing
ترکی
ceza
فرانسوی
châtiment
آلمانی
bestrafung
اسپانیایی
castigo
ایتالیایی
punizione
عربی
عقوبة | جزاء , غرامة , عقاب , قصاص , ضربة جزاء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کیفر" در زبان فارسی به معنای مجازات یا punish است و در متون ادبی و رسمی استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
نحوه نگارش:
- کلمه "کیفر" باید به همان شکل اصلی خود نگاشته شود و از املای صحیح آن اطمینان حاصل کرد.
-
نوع کلمه:
- "کیفر" یک اسم است و به عنوان نام یک پدیده یا مفهوم استفاده میشود.
-
استفاده در جملات:
- "کیفر" معمولاً در جملات به عنوان مفعول یا فاعل به کار میرود. به عنوان مثال: "کیفر خطاهای او شدید بود."
-
ترکیبها و همنشینیها:
- این کلمه میتواند با اسامی و صفتهای دیگر ترکیب شود، مانند:
- "کیفر دنیوی"
- "کیفر الهی"
- "کیفر سخت"
- این کلمه میتواند با اسامی و صفتهای دیگر ترکیب شود، مانند:
-
صرف و نحو:
- از نظر صرف و نحو، "کیفر" به صورت جمع نیز میتواند به کار رود، اما در حال حاضر بیشتر به صورت مفرد استفاده میشود.
- معادلها:
- معادلهای دیگری که میتوان به جای "کیفر" استفاده کرد، شامل "مجازات", "عذاب", "تنبیه" و غیره هستند، اما "کیفر" بار معنایی خاص خود را دارد.
به یاد داشته باشید که در نگارش رسمی و ادبی، باید از کلمات و عبارات مرتبط با "کیفر" به درستی استفاده کرد تا معنای دقیق منتقل شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- کیفر اعمال نادرست نباید همواره به شکل تنبیه باشد، بلکه میتواند به اصلاح رفتار منجر شود.
- در داستانهای قدیمی، شخصیتهای شرور معمولاً با کیفرهای سختی روبرو میشدند که درس عبرتی برای دیگران بود.
- سیستم قضایی باید به گونهای طراحی شود که کیفرها عادلانه و متناسب با جرم باشد.