گربه
licenseمعنی کلمه گربه
معنی واژه گربه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پيشي، سنور | ||
انگلیسی | cat, pussy, puss, grimalkin | ||
عربی | قط، هر، سنور بري، سنور قط، امرأة خبيثة، سوط، رفع، قطة | ||
ترکی | kedi | ||
فرانسوی | chat | ||
آلمانی | katze | ||
اسپانیایی | gato | ||
ایتالیایی | gatto | ||
مرتبط | بیدمشک، دخترک، پیشی، شبدر صحرایی، چهره، لب، زن جوان، گربه ماده، پیر زن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "گربه" به عنوان یک اسم در زبان فارسی قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از این قواعد و نکات نگارشی مربوط به "گربه" اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "گربه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | گربه | ||
معادل ابجد | 227 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | gorbe | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: gurbak] ‹گربک› (زیستشناسی) | ||
مختصات | (گُ بِ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | gorbe | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی معین | ||
نمایش تصویر | معنی گربه | ||
پخش صوت |
حیوانی است پستان دار و گوشت خوار از تیرة گربه سانان ، دارای جثه ای نسبتاً کوچک ، سرِ گرد، سبیل های حساس ، گوش های راست و متحرک و پنجه ها و دندان هایی تیز. این حیوان به بی صفتی و نمک نشناسی معروف است . ؛ ~را دم حجله کشتن کنایه از: ترساندن ، زهرچشم گرفتن . کلمه "گربه" به عنوان یک اسم در زبان فارسی قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از این قواعد و نکات نگارشی مربوط به "گربه" اشاره میکنم: نوع اسم: "گربه" یک اسم عام است و به حیواناتی از خانواده گربهسانان اطلاق میشود. جمع: جمع "گربه" به شکل "گربهها" است. برای جمع بستن اسمهای عام در فارسی، میتوان از پسوند "ها" استفاده کرد. مفرد/جمع: در جملات میتوانید از "گربه" در حالت مفرد و "گربهها" در حالت جمع استفاده کنید: نقطهگذاری: زمانی که "گربه" در جمله استفاده میشود، مانند سایر اسمها، باید به قواعد نقطهگذاری توجه شود. مثلاً در پایان جملهای که با "گربه" ختم میشود، نقطه گذاشته میشود. صفتها: میتوان به "گربه" صفاتی نسبت داد. مثلاً: گربه سیاه، گربه بازیگوش، گربه دوستداشتنی. با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "گربه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
پيشي، سنور
cat, pussy, puss, grimalkin
قط، هر، سنور بري، سنور قط، امرأة خبيثة، سوط، رفع، قطة
kedi
chat
katze
gato
gatto
بیدمشک، دخترک، پیشی، شبدر صحرایی، چهره، لب، زن جوان، گربه ماده، پیر زن