جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "گرفتگی" در زبان فارسی به چندین معنا و در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
نحوهی نوشتن:
کلمه "گرفتگی" به صورت صحیح به همین شکل نوشته میشود. این کلمه از ریشه "گرفتن" و پسوند "گی" تشکیل شده است.
جنس و نوع کلمه:
"گرفتگی" یک اسم است و معمولاً به حالت، وضعیت یا فرآیند خاصی اشاره دارد.
معانی:
در پزشکی: به معنای مشکلی در مجاری تنفسی یا عروقی، مانند گرفتگی بینی یا گرفتگی عضلات.
در عامیانه: به معنای انسداد یا گرفتگی در شرایط مختلف.
در هنر و ادبیات: ممکن است در معنای توقف و یا ماندن در یک حالت رهایشی به کار رود.
ترکیب و ساخت:
این کلمه میتواند در ترکیب با دیگر کلمات به صورت «گرفتگی صدا»، «گرفتگی عضلانی» و ... استفاده شود.
قواعد صرفی:
این کلمه میتواند به اسمهای جمع یا صفات تبدیل شود. مثلاً "گرفتگیها" به معنای چندین حالت گرفتگی.
کاربرد در جمله:
"بعضی از افراد در فصل سرد دچار گرفتگی بینی میشوند."
"گرفتگی ناشی از عواطف میتواند بر ارتباط انسانها تأثیر گذارد."
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "گرفتگی" به صورت صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
گرفتگی عضلات بعد از یک تمرین سنگین میتواند باعث ناراحتی شود.
گرفتگی لولههای آب میتواند منجر به مشکلات جدی در سیستم لولهکشی خانه شود.
در اثر سرماخوردگی، اکثر افراد ممکن است دچار گرفتگی بینی شوند که تنفس را دشوار میکند.
فرهنگ فارسی معین
واژگان مرتبط: گرفت، کسوف یا خسوف، سختی، جلو گیری، سده، تراکم، ازدحام، انبوهی، جمع شدن خون یا اخلاط، حالت سکون، تعادل، مالیخولیا، افسردگی، دل تنگی، سودا