جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

gereftegi
eclipse  |

گرفتگی

معنی: 1 - سد شدن ، بسته شدن . 2 - اندوهگینی ، ملال خاطر.
502 | 0
مترادف: 1- انسداد 2- قبض 3- پريشاني، حزن 4- ابتياع، خريدن 5- به چنگ آوردن 6- دريافتن، دريافت كردن 7- اخذ، قبض 8- ابتلا، مبتلاشدن 9- فرض كردن 10- بستن، مسدود كردن 11- برداشتن 12- اثر كردن، كارسازشدن، موثرواقع شدن، 13- ، پذيرفتن، قبول كردن، 14- ، اسير كردن، گرفتار كردن، 15- ، گيراندن، مشتعل شدن، 16- ، نقش بستن، 17- ، تسخير كردن، فتح كردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (حاصل مصدر)
مختصات: (گِ رِ تِ) (حامص .)
الگوی تکیه: WWWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: gereftegi
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 730
شمارگان هجا: 4
دیگر زبان ها
انگلیسی
eclipse | obstruction , congestion , stasis , crick , melancholia , crash
ترکی
kramplar
فرانسوی
crampes
آلمانی
krämpfe
اسپانیایی
calambre
ایتالیایی
crampi
عربی
كسوف | خسوف , تفوق , كسف , بز , ظلم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گرفتگی" در زبان فارسی به چندین معنا و در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نحوه‌ی نوشتن: کلمه "گرفتگی" به صورت صحیح به همین شکل نوشته می‌شود. این کلمه از ریشه "گرفتن" و پسوند "گی" تشکیل شده است.

  2. جنس و نوع کلمه: "گرفتگی" یک اسم است و معمولاً به حالت، وضعیت یا فرآیند خاصی اشاره دارد.

  3. معانی:

    • در پزشکی: به معنای مشکلی در مجاری تنفسی یا عروقی، مانند گرفتگی بینی یا گرفتگی عضلات.
    • در عامیانه: به معنای انسداد یا گرفتگی در شرایط مختلف.
    • در هنر و ادبیات: ممکن است در معنای توقف و یا ماندن در یک حالت رهایشی به کار رود.
  4. ترکیب و ساخت: این کلمه می‌تواند در ترکیب با دیگر کلمات به صورت «گرفتگی صدا»، «گرفتگی عضلانی» و ... استفاده شود.

  5. قواعد صرفی: این کلمه می‌تواند به اسم‌های جمع یا صفات تبدیل شود. مثلاً "گرفتگی‌ها" به معنای چندین حالت گرفتگی.

  6. کاربرد در جمله:
    • "بعضی از افراد در فصل سرد دچار گرفتگی بینی می‌شوند."
    • "گرفتگی ناشی از عواطف می‌تواند بر ارتباط انسان‌ها تأثیر گذارد."

با رعایت این نکات می‌توان از کلمه "گرفتگی" به صورت صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. گرفتگی عضلات بعد از یک تمرین سنگین می‌تواند باعث ناراحتی شود.
  2. گرفتگی لوله‌های آب می‌تواند منجر به مشکلات جدی در سیستم لوله‌کشی خانه شود.
  3. در اثر سرماخوردگی، اکثر افراد ممکن است دچار گرفتگی بینی شوند که تنفس را دشوار می‌کند.

واژگان مرتبط: گرفت، کسوف یا خسوف، سختی، جلو گیری، سده، تراکم، ازدحام، انبوهی، جمع شدن خون یا اخلاط، حالت سکون، تعادل، مالیخولیا، افسردگی، دل تنگی، سودا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری