گرو
licenseمعنی کلمه گرو
معنی واژه گرو
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: grw'n]
مختصات:
(گِ رُ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
بن حال
آواشناسی:
gerav
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
226
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
pawn | pledge , gage , stake , mortgage , hostage , deposit , security , gauge , surety , encumbrance , gro
ترکی
rehin
فرانسوی
gage
آلمانی
versprechen
اسپانیایی
promesa
ایتالیایی
impegno
عربی
رهن | حجر الشطرنج , بيدق في الشطرنج , بيدق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "گرو" در زبان فارسی دارای معانی مختلفی است و میتواند به عنوان اسم، فعل و یا پسوند در جملات و عبارات مورد استفاده قرار گیرد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
به عنوان اسم:
- "گرو" به معنی گروه، دسته یا مجموعهای از افراد و اشیاء میتواند به کار برود.
- مثال: "گروه موسیقی در پارک کنسرت برگزار کرد."
-
به عنوان فعل:
- "گرو" به شکل فعل "گرویدن" نیز به کار میرود، به معنای پیوستن به گروه یا جمعی.
- مثال: "او تصمیم گرفت به گروه دوستی ملحق شود."
-
نکات نگارشی:
- در نوشتن جملات، رعایت فاصلههای مناسب و استفاده از علائم نگارشی (مانند ویرگول و نقطه) اهمیت دارد.
- به عنوان مثال: "این گروه متشکل از چهار نفر است. آنها در زمینه موسیقی فعالیت میکنند."
-
صرف فعل:
- اگر "گرو" به عنوان فعل مورد نظر باشد، باید به زمان و شخص مناسب صرف شود.
- مثال: "او به گروه جدیدی گروید."
- تلفظ و کاربرد:
- در گفتار و نوشتار باید به تلفظ صحیح و بهکارگیری معانی مناسب توجه شود تا ابهام یا اشتباهی پیش نیاید.
توجه داشته باشید که در زبان فارسی، هر کلمه ممکن است بسته به بافت و زمینه استفاده معنی و کاربردهای مختلفی داشته باشد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- گروهی از دانشجویان برای انجام پروژه علمی خود در کتابخانه گرد هم آمدند.
- او به عنوان رهبر گرو جدیدی انتخاب شد که هدفش کمک به نیازمندان بود.
- در بازی تیمی، همکاری و هماهنگی گرو بسیار مهم است تا به پیروزی دست یابند.