جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

gorixtan
escape  |

گریختن

معنی: در رفتن ، به هزیمت شدن .
1982 | 0
مترادف: فرار كردن، فلنگ بستن، متواري شدن، هرب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر لازم)
مختصات: (گُ تَ) [ په . ] (مص ل .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 1280
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
escape | flee , slip , run away , abscond , desert , scram , shun , skedaddle , elope
عربی
فرار | هرب , نجاة , مهرب , فر , خلاص , تهرب من الواقع , وسيلة فرار , نجا , أفلت , تخلص من , ارتشح , غاب عن الذاكرة , انبعث , هارب , يهرب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گریختن" در زبان فارسی به معنی فرار کردن و دور شدن از یک مکان یا وضعیت است. در ادامه به چند نکته درباره قواعد نگارشی و دستوری این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نحو و صرف:

    • "گریختن" یک فعل ناقص و بی‌قید است و معمولاً در جملات به‌صورت افعال مختلف صرف می‌شود. به عنوان مثال:
      • من گريزم
      • تو گريزی
      • او گريزد
  2. استفاده در جملات:

    • این کلمه می‌تواند به‌عنوان فعل اصلی یا جنبی در جملات استفاده شود. مثلاً:
      • او از آنجا گريخت.
      • من نمی‌توانم در چنین شرایطی بمانم، باید گريزم.
  3. حالات مختلف:

    • "گریختن" می‌تواند در زمان‌های مختلف به کار برود:
      • زمان گذشته: "او گريخت."
      • زمان حال: "او می‌گريزد."
      • زمان آینده: "او خواهد گريخت."
  4. قواعد نگارشی:

    • مانند سایر افعال، "گریختن" باید به‌صورت صحیح در جملات به کار برده شود و با ضمایر و فاعل‌های مناسب همخوانی داشته باشد.
    • همچنین توجه به علائم نگارشی نیز مهم است، به‌ویژه در جملاتی که نیازمند ویرگول یا نقطه هستند.
  5. مفاهیم هم‌معنی و متضاد:
    • کلمات هم‌معنی: فرار، گریز، دور شدن.
    • کلمات متضاد: ماندن، باقی‌ماندن.

با رعایت این نکات و استفاده درست از "گریختن" می‌توان جملات صحیح و زیبایی ساخت.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او در لحظه‌ی مناسب از میان جمعیت گریخت و به سمت جنگل دوید.
  2. متهم به دلیل عدم وجود شواهد کافی از بازداشتگاه گریخت و به زندگی مخفی روی آورد.
  3. در داستان، قهرمان با هوش و زیرکی از دست دشمنانش گریخت و به روستای امنی رسید.

واژگان مرتبط: فرار کردن، رستن، رهایی جستن، خلاصی جستن، جان بدر بردن، بسرعت رفتن، لیز خوردن، لغزیدن، اشتباه کردن، از قلم انداختن، سریدن، رونشان ندادن، روپنهان کردن، پنهان شدن، ول کردن، ترک کردن، فوری رفتن، بسرعت دور شدن، جیم شدن، اجتناب کردن از، پرهیز کردن از، پا بفرار گذاردن، باعجله رفتن، فرار کردن با معشوق

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری