گستاخ شدن
licenseمعنی کلمه گستاخ شدن
معنی واژه گستاخ شدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
( ~ . شُ دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
1435
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
wanton | being rude
عربی
غاشم | فاجر , فاسق , خليع , جائر , مستهتر , مفعم بالمرح , شهواني , مسرف , داعر , لعوب , وحشي , طفل مدلل , أسرف في الوحشية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "گستاخ شدن" در زبان فارسی به معنای تبدیل شدن به فردی بیپروا، جسور یا جسورانه رفتار کردن است. در نگارش این عبارت و بهطور کلی در ارتباط با قواعد فارسی و نگارشی نکات زیر را میتوان در نظر گرفت:
-
جدا نویسی: "گستاخ شدن" به صورت جدا نوشته میشود، زیرا "شدن" فعل است و "گستاخ" صفت.
-
معنی: بهتر است در متون رسمی یا ادبی، به معنی دقیق کلمه توجه شود و در صورت نیاز، توضیحات بیشتری ارائه شود.
-
استفاده از کنایه: در متون ادبی میتوان از این کلمه به صورت کنایهآمیز استفاده کرد.
-
قواعد صرفی: در جملاتی که این عبارت به کار میرود، باید به قواعد صرفی و نحوی جمله توجه شود. برای مثال: "او به دلیل رفتار گستاخانهاش، از جمع خارج شد."
- تحلیلی: در متون تحلیلگرانه، میتوان به دلایل و عوامل باعث گستاخ شدن فرد اشاره کرد و از مثالهای مرتبط استفاده کرد.
به عنوان مثال:
- "او به تدریج گستاخ شد و دیگر به بزرگترها احترام نمیگذاشت."
- "گستاخ شدن او ناشی از محیطی بود که در آن بزرگ شده بود."
توجه به این نکات به بهبود نگارش و فهم بهتر متنهای فارسی کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- پس از مدتی که در دانشگاه تحصیل کرد، احساس کرد که باید در بحثها بیشتر گستاخ شود و نظراتش را با اطمینان بیان کند.
- برخی از دانشآموزان به دلیل نداشتن انضباط کافی، به تدریج گستاخ شده و احترامی به معلمان نمیگذارند.
- وقتی خانوادهاش او را برای تأخیر در آمدن به خانه سرزنش کردند، او به طرز ناامیدکنندهای گستاخ شد و به دفاع از خود پرداخت.