گسیختن
licenseمعنی کلمه گسیختن
معنی واژه گسیختن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم) ‹گسختن›
مختصات:
(گُ تَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
1140
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "گسیختن" در زبان فارسی به معنای پاره شدن، شکستن یا از هم گسیختن است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
-
نحو و ساختار: "گسیختن" یک فعل است و به شکلهای مختلفی متناسب با زمان و شخص صرف میشود. به عنوان مثال:
- حال: گسیختم، گسیختی، گسیخت، گسیختیم، گسیختید، گسیختند
- گذشته: گسیختم، گسیختی، گسیخت، گسیختیم، گسیختید، گسیختند
-
استفاده در جمله: این کلمه میتواند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در جمله به کار رود.
- مثال: "رشتهای که او بافت، در نهایت گسیخت."
- مثال: "گسیختن از عادات قدیمی، نیازمند عزم و اراده است."
-
ترکیبات: "گسیختن" میتواند در ترکیب با دیگر کلمات قرار گیرد.
- مثال: "گسیختن روابط"، "گسیختن نظام"، "گسیختن رشتههای فکری"
-
حساسیت به معنای آن: در استفاده از این کلمه، دقت در معنا و زمینه اهمیت دارد. ممکن است در متنهای ادبی و مجازی بار معنایی عمیقتری پیدا کند.
- ریشهشناسی: این کلمه از ریشه "گس" آمده است که به معنی پاره کردن است و پسوند "-یدن" به آن اضافه شده است.
با رعایت این نکات و درک معانی متفاوت "گسیختن"، میتوان در نوشتار و گفتار فارسی بهدرستی از آن استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در لحظهی بحران، اوضاع آنقدر دچار آشفتگی شد که تمامی ارتباطات گسیخت و هیچکس از حال دیگران خبر نداشت.
- در تجربهی زندگی، گسیختن پیوندهای عاطفی میتواند عواقب سنگینی بر جای بگذارد.
- بادهای شدید و طوفان، باعث گسیختن شاخههای درختان و آسیب به ساختمانها شدند.