له شدن

کلمه "له شدن" به معنای خرد و بی‌فروغ شدن یا از بین رفتن به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

1. نحو: "له شدن" یک ترکیب فعل و اسم است. "له" به عنوان فعل و "شدن" به عنوان فعل کمکی یا ساختار حرکتی عمل می‌کند. مثلاً می‌توان گفت: "خودرو در تصادف له شد."

2. صرف و نحو: این ترکیب به صورت ماضی، مضارع، و آینده قابل صرف است. مثلاً:

   • ماضی: "او له شد."
   • مضارع: "او له می‌شود."
   • آینده: "او له خواهد شد."

3. ضمیر: می‌توان ضمایر مختلف را در جملات استفاده کرد. مثلاً: "این اشیا له شدند." یا "کتاب‌ها له شدند."

4. استفاده‌ی نگارشی: در متون رسمی و ادبی، "له شدن" می‌تواند به معنای آسیب جدی یا از بین رفتن استفاده شود. در مثال‌های توصیفی می‌توانیم بگوییم: "توفان، درختان را له کرد."

5. مفاهیم هم‌معنی و مترادف: کلمات و عبارات دیگری که می‌توانند به جای "له شدن" استفاده شوند شامل "خراب شدن"، "کوبیده شدن" یا "خرد شدن" می‌باشند.

6. قید زمان: می‌توانید از قیدهای زمان برای بیان زمان وقوع این حالت استفاده کنید. به عنوان مثال: "پس از طوفان، درختان به شدت له شدند."

این نکات می‌تواند به درک و استفاده بهتر از کلمه "له شدن" کمک کند.

1. هنگام حادثه، ماشین‌ها به قدری به هم برخورد کردند که یکی از آن‌ها له شد.
2. او به خاطر بی احتیاطی در بازی، پایش زیر پای حریف له شده بود.
3. صدای له شدن برگ‌های خشک زیر پاهایم، احساس پاییز را بیشتر به من منتقل می‌کند.