مبتهج
licenseمعنی کلمه مبتهج
معنی واژه مبتهج
mobtahej
مبتهج
مترادف:
بشاش، خرم، خوشدل، خوش، مسرور، شاد، شادمان، محظوظ، مشعوف، خشنود
متضاد:
مغموم، ناشاد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(مُ تَ هِ) [ ع . ] (ص .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
450
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
خادمة | فتاة , آنسة , البكر , وصيفة , عاملة نظافة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مبتهج" به معنای خوشحال و شاداب است و در جملههای فارسی به کار میرود. در زیر به برخی از نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
استفاده در جمله: "مبتهج" معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند شخصیت یا حالتی را توصیف کند. به عنوان مثال:
- "او همیشه مبتهج و خوشحال است."
- "خبر خوب باعث شد که همه مبتهج شوند."
-
ترکیب با کلمات دیگر: میتوانید "مبتهج" را با کلماتی مانند "بسیار"، "نیز"، "بودن" و غیره ترکیب کنید:
- "او بسیار مبتهج بود."
- "او مبتهج نیز به نظر میرسید."
-
نحوه نگارش: کلمه "مبتهج" باید به صورت صحیح و بدون اشتباه نگارش شود. دقت به حروف اضافه و فاصلهها نیز مهم است.
-
معانی مترادف: ممکن است گاهی نیاز داشته باشید معانی مترادف این کلمه را نیز در نظر بگیرید. کلمات مانند "خوشحال"، "شاد"، "شاداب" میتوانند در جایگاه این کلمه قرار بگیرند.
- قیدهای حالتی: میتوانید از قیدهای حالتی برای توصیف بیشتر استفاده کنید:
- "او به طرز مبتهج و شاداب در جمع حاضر شد."
این نکات میتوانند در نوشتار و گفتار شما به استفاده درست و بهینه از کلمه "مبتهج" کمک کنند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در جشن تولد دوستانهام، همه بهطرز مبتهج و شادی danced.
- خبر قبولی در دانشگاه باعث شد که او بهطرز مبتهج و شگفتانگیزی شادی کند.
- وقتی بچهها با صدای بلند میخندیدند، فضای اتاق بهطرز مبتهج و دلنشینی پر شد.