متناسب
licenseمعنی کلمه متناسب
معنی واژه متناسب
mote(a)nāseb
proportional
|
متناسب
مترادف:
1- برازنده، شكيل، جور
2- فراخور، مشابه، داراي تناسب، موزون، هماهنگ
3- مشابه، مانند
متضاد:
نامتناسب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی: متَناسب]
مختصات:
(مُ تَ س ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه:
WWWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
motenAseb
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
553
شمارگان هجا:
4
دیگر زبان ها
انگلیسی
proportional | proportionate , commensurate , adequate , symmetric , symmetrical , proper
ترکی
orantılı
فرانسوی
proportionnel
آلمانی
proportional
اسپانیایی
proporcional
ایتالیایی
proporzionale
عربی
متناسب | نسبي , تناسبي , الكمية المتناسبة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «متناسب» به طور کلی به معنای «مناسب» یا «تنظیمشده» است و میتواند در جملات مختلف به کار رود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نکات مرتبط با استفاده از این کلمه اشاره میکنم:
-
نقطهگذاری: هنگام استفاده از جملهای که شامل کلمه «متناسب» است، باید به نقطهگذاری دقت کرد. مثلاً:
- «این برنامه باید متناسب با نیازهای ما طراحی شود.»
-
ترکیب با دیگر واژهها: کلمه «متناسب» میتواند با واژههای دیگری ترکیب شود و عبارات مختلفی بسازد. مثلاً:
- «متناسب با شرایط»، «متناسب با سن»، «متناسب با سبک زندگی»
-
قواعد صرف و نحوی: توجه داشته باشید که کلمه «متناسب» صفت است و معمولاً قبل از اسم به کار میرود. مثلاً:
- «یک برنامه متناسب با اهداف آموزشی»
-
تطابق در جنس و عدد: در زبان فارسی، صفتها باید از نظر جنس و عدد با اسم متناسب باشند. لذا اگر بخواهید «متناسب» را با اسم جمع به کار ببرید، ساختار باید حفظ شود:
- «برنامههای متناسب با نیازهای مختلف»
- استفاده در جملات منفی: در جملات منفی نیز میتوان از «متناسب» استفاده کرد. مثلاً:
- «این روش، متناسب با شرایط فعلی نیست.»
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به خوبی از کلمه «متناسب» در نوشتهها و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- طراحی این لباس به گونهای است که با فرم بدن هر فردی متناسب باشد.
- برای داشتن یک رژیم غذایی سالم، باید وعدهها را به صورت متناسب با نیازهای بدن خود برنامهریزی کنیم.
- ورزشهای روزانه باید متناسب با سطح آمادگی جسمانی شما انتخاب شوند تا بهترین نتایج را به دنبال داشته باشند.