جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mejmar
firebox  |

مجمر

معنی: منقل ، آتش دان ، عودسوز.
3910 | 0
مترادف: آتشدان، بخوردان، سپندسوز، عودسوز، مجمره، منقل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: مجامر] ‹مجمره›
مختصات: (مِ مَ) [ ع . مجمرة ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mejmar
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 283
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
firebox | censer , thurible , end
ترکی
suçlu
فرانسوی
coupable
آلمانی
schuldig
اسپانیایی
culpable
ایتالیایی
colpevole
عربی
firebox
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مجمر" در زبان فارسی به معنای محلی است که برای تهیه و نگهداری آتش و زغال استفاده می‌شود و در بعضی منابع به کار می‌رود. اما برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته قواعد فارسی و نگارشی را باید در نظر گرفت:

  1. املا: املای صحیح کلمه "مجمر" باید به همین صورت نوشته شود. در برخی از نوشته‌ها ممکن است به اشتباه املای دیگری از آن به کار رود، اما "مجمر" صحیح است.

  2. جنس کلمه: "مجمر" یک اسم است و به عنوان اسم می‌توان از آن در جملات مختلف استفاده کرد. مثلاً در جمله‌ای مانند: "در این باغ یک مجمر برای تهیه زغال وجود دارد."

  3. معنای کلمه: قبل از استفاده از کلمه "مجمر" در متنی، بهتر است با معنی و مفهوم آن آشنا باشید تا به درستی در متن نشانه‌گذاری و به کار رود.

  4. ترکیب‌های کلامی: می‌توانید از "مجمر" در ترکیب‌ها و جملات مختلف استفاده کنید. برای مثال: "مجمر قدیمی در کنار درختان باغ قرار دارد."

  5. قابل جمع شدن: اگر نیاز به جمع بستن این کلمه باشد، می‌توان به شکل "مجمرها" از آن استفاده کرد.

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "مجمر" به طور صحیح و موثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در گوشه‌ای از محوطه باغ، مجمر قدیمی هنوز آتش‌اش را از زمان‌های دور نگه داشته است.
  2. هنگام برگزاری مراسم سنتی، مجمر را با هیزم‌های خوش‌بو پر کردند تا عطر بخور در فضا پخش شود.
  3. برای پخت نان محلی، بر روی مجمر آتش شعله‌ور، خمیرها را به آرامی می‌پزیم.

واژگان مرتبط: اتشدان، عطردان، بخور سوز

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری