جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

conservative  |

محافظه کار

معنی: کسی که طرفدار سنن و آداب گذشته است و با بدعت ها و تشکیلات جدید مخالفت می ورزد.
460 | 0
مترادف: 1-صفت 2- ارتجاعي، سنت گرا، مرتجع
متضاد: پيشرو، نوگرا 1- محتاط
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (مُ فَ یا فِ ظَ یا ظِ) [ ع - فا. ] (ص فا.)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 1255
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
conservative | stuffy , standpat , old-fashioned , old-line , stick-in-the-mud
عربی
محافظ | معتدل , واق , مقاوم للتغيير , عضو في حزب محافظ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "محافظه‌کار" یک واژه ترکیبی در زبان فارسی است که به افراد یا گروه‌هایی اطلاق می‌شود که به ارزش‌ها، سنت‌ها و وضعیت‌های موجود پایبند بوده و تمایل به تغییرات اساسی ندارند. برای نگارش و استفاده صحیح از این واژه، به چند نکته توجه کنید:

  1. نوشتار صحیح: واژه "محافظه‌کار" باید به صورت «محافظه‌کار» نوشته شود و در هنگام نگارش از استفاده از فاصله اضافی بین اجزاء آن (محافظه – کار) خودداری کنید.

  2. نوشتار با خط تیره: اگر بخواهید این کلمه را در ترکیب‌ها یا عبارات خاصی استفاده کنید، می‌توانید از خط تیره نیز استفاده کنید. مثلاً: "محافظه‌کار-لیبرال".

  3. صرف و نحو: مانند بسیاری از صفات دیگر در فارسی، این واژه می‌تواند در جملات مختلف به کار رود و می‌تواند به صورت نکره (محافظه‌کار) یا تعریف شده (آن محافظه‌کار) باشد.

  4. مصرف در متن: این کلمه معمولاً به همراه صفات دیگر به کار می‌رود، مثلاً "محافظه‌کار اقتصادی" یا "محافظه‌کار اجتماعی".

  5. معنی و مفهوم: دقت کنید که در زمینه‌های مختلف ممکن است معنی این واژه متفاوت باشد. در سیاست، این واژه به معنای افرادی است که از اتخاذ تصمیمات رادیکال و تغییرات شدید اجتناب می‌کنند، در حالی که در سایر زمینه‌ها ممکن است بر روی محافظت از ارزش‌های سنتی تأکید کند.

با رعایت این نکات می‌توانید به شیوه‌ای صحیح و مؤثر از واژه "محافظه‌کار" در نگارش خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به دلیل رویکردهای محافظه کارانه خود نسبت به مسائل اجتماعی، همیشه در بحث‌ها موضعی محتاطانه می‌گیرد.
  2. سیاستمداران محافظه کار معمولاً به حفظ سنت‌ها و ارزش‌های قدیمی تأکید دارند.
  3. در انتخابات اخیر، حزب محافظه کار موفق شد نظر بسیاری از رأی‌دهندگان را جلب کند.

واژگان مرتبط: پیرو سنت قدیم، خفه، بد اخم، لجوج، دلتنگ کننده، اوقات تلخ، مخالف تغییر، از مد افتاده، کهنه پرست، ارشد، دارای قدرت در اثر ارشدیت، بی عرضه، ادمکند، ادم عقب مانده

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری