مدهوش
licenseمعنی کلمه مدهوش
معنی واژه مدهوش
madhuš
modam
|
مدهوش
مترادف:
1- بي حال، غش كرده
2- بي خويشتن، بي خود، بي هوش، محو
3- حيران، شگفت زده، سرگشته، مبهوت، متحير
4- لايعقل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(مَ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
madhuS
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
355
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
modam
ترکی
deli
فرانسوی
fou
آلمانی
verrückt
اسپانیایی
loco
ایتالیایی
pazzo
عربی
موام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مدهوش" در زبان فارسی به معنای "مست" یا "سِحرشده" است و معمولاً در متون ادبی و شعر کاربرد دارد. در اینجا به چند نکته دربارهٔ قوانین نگارشی و استفاده از این کلمه اشاره میکنم:
-
نوشتار: کلمه "مدهوش" باید به صورت صحیح و بدون هیچ گونه اشتباه تایپی نوشته شود.
-
نقطه گذاری: در جملهها، اگر کلمه "مدهوش" در میانه جمله قرار گیرد، باید قواعد نقطهگذاری رعایت شود. بهعنوان مثال:
- او در مهمانی به قدری شراب نوشید که مدهوش شد.
-
قید و وصف: این کلمه میتواند بهعنوان صفت برای توصیف افراد یا حالات استفاده شود. در این صورت، آن را معمولاً قبل از اسم میگذاریم:
- او در حال مدهوشی به خواب رفته بود.
-
استفاده ادبی: "مدهوش" به طور خاص در ادبیات و اشعار کاربرد بیشتری دارد. مثلاً:
- در زیر باران، مدهوش از عطر گلها به خواب میرفتم.
- ترکیبهای مختلف: ممکن است این کلمه با سایر کلمات ترکیب شود، مانند "مدهوش شده" یا "مدهش".
اگر سوال خاصی دربارهٔ کاربرد و نگارش این کلمه دارید، خوشحال میشوم بیشتر کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در هنگام شنیدن صدای زیبای موسیقی، او به شدت مدهوش شد و لحظهای از همه چیز غافل گردید.
- وقتی که آفتاب غروب را تماشا کرد، زیبایی آن او را مدهوش کرد و مدتها به فکر فرو رفت.
- داستانهای قدیمی و افسانهها همیشه او را مدهوش کرده بود و ساعتها به آنها فکر میکرد.