مرید
licenseمعنی کلمه مرید
معنی واژه مرید
marid
disciple
|
مرید
مترادف:
1- پيرو، هواخواه
متضاد:
مراد، مرشد
1- علاقه مند، دوستدار، محب
2- ارادتمند، ارادت كيش
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی، جمع: مرداء] [قدیمی]
مختصات:
(مَ رِ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
morid
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
254
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
disciple | henchman , devotee , mervid
ترکی
öğrenci
فرانسوی
disciple
آلمانی
schüler
اسپانیایی
discípulo
ایتالیایی
discepolo
عربی
المريد | تابع , حوارى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مرید" در زبان فارسی به معنای پیرو یا محب است، به ویژه در زمینههای معنوی و عرفانی. در زیر به برخی از نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
نحوه نوشتن: کلمه "مرید" به صورت بدون حروف اضافه و خطاهای نگارشی نوشته میشود.
-
جنس و جمع: "مرید" به عنوان اسم، جمع آن "مریدان" یا "مریدهای" است.
-
تلفظ: این کلمه معمولاً به صورت "مَرید" تلفظ میشود، با تاکید بر هجای اول.
-
کاربرد: این کلمه بیشتر در متون ادبی، عرفانی و معنوی به کار میرود. به عنوان مثال: "او مرید یک استاد بزرگ است."
-
مفاهیم مرتبط: میتوان از کلمات دیگری مانند "استاد"، "پیر" و "یار" در ارتباط با مرید استفاده کرد.
- توجه به سیاق: در نوشتار از سیاق متن باید توجه شود که کلمه "مرید" در کجا و چگونه به کار میرود تا مفهوم کاملاً منتقل شود.
اگر سوال خاصی در مورد نحوه استفاده یا نگارش این کلمه دارید، لطفاً بفرمایید!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- مریدان در کنار استاد خود نشسته بودند و به سخنان او گوش میدادند.
- او به عنوان یک مرید وفادار، همیشه در کنار استادش حضور داشت و از راهنماییهای او بهرهمند میشد.
- در فرهنگهای مختلف، مریدان نقش مهمی در انتقال دانش و حکمت روحانی ایفا میکنند.
