معمم
licenseمعنی کلمه معمم
معنی واژه معمم
mo'ammam
puzzle
|
معمم
مترادف:
1- دستاري، شيخ، آخوند، عمامه دار
متضاد:
مكلا
1- ريش سفيد، محترم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(مُ عَ مَّ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
mo'ammam
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
190
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
puzzle
ترکی
bulmaca
فرانسوی
puzzle
آلمانی
puzzle
اسپانیایی
rompecabezas
ایتالیایی
puzzle
عربی
مغتصب بلدي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "معمم" به معنای فردی است که عمامه بر سر دارد، معمولاً در اشاره به علمای دینی و روحانیون. برای استفاده صحیح از این کلمه در متنهای فارسی، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
-
نحوه نوشتار: کلمه "معمم" به صورت "معمم" نوشته میشود و نیازی به استفاده از علائم خاص یا اعرابگذاری ندارد.
-
کاربرد: این کلمه به عنوان صفت به کار میرود و معمولاً در جملات به عنوان توصیفکنندهای برای افراد استفاده میشود. مثلاً: "معمم در درس اخلاق سخنرانی کرد."
-
جمع و مفرد: بصورت مفرد "معمم" و بصورت جمع "معممین" به کار میرود. مثلاً: "معممین در جامعه نقش مهمی دارند."
-
نحوهی استفاده در جملات:
- "او یک معمم است."
- "معممین در مراسم مذهبی حضور دارند."
- پرهیز از استفادهی نادرست: این کلمه بایستی در زمینههای مناسب مورد استفاده قرار گیرد و نباید به شکل توهین یا بیاحترامی به کار رود.
این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "معمم" در نوشتار و گفتار کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- معمم جوانی که در مسجد محل سخنرانی میکرد، توانست توجه بسیاری از مردم را جلب کند.
- در روزهای تابستان، معممها به برگزاری کلاسهای آموزشی برای جوانان مشغول هستند.
- معمم با دانش و بینش خود، به حل مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک میکند.