معیار
licenseمعنی کلمه معیار
معنی واژه معیار
me'yār
standard
|
معیار
مترادف:
1- اندازه، پيمانه، مقياس
2- ميزان
3- ضابطه، ملاك
4- محك، سنگ محك
5- سند
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی، جمع: معاییر]
مختصات:
(مِ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
me'yAr
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
321
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
standard | criterion , scale , yardstick , test , paragon , gauge , canon , touchstone
ترکی
kriter
فرانسوی
critère
آلمانی
kriterium
اسپانیایی
criterio
ایتالیایی
criterio
عربی
معيار | مستوى , مقياس , قاعدة , راية , عيار , نموذج , مبدأ , مقاس , شمعدان , ضابط , سارية , عمود , علم , صف في مدرسة , داعم , حامل عمودي , شجرة ذات ساق طويل , البند البتلة الكبيرة العليا , معيار للقياس , وحدة نوع , قياسي , عياري , مقياسي , ذو قيمة باقية , متيسر الحصول عليه , عالي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "معیار" در زبان فارسی به معنای "معیاری" یا "معیاری" به کار میرود و معمولا به عنوان یک اسم استفاده میشود. در ادامه به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنیم:
-
نحوهٔ نوشتن: کلمه "معیار" باید به صورت صحیح و بدون هیچ گونه اشتباهی نوشته شود. اطمینان حاصل کنید که حروف آن به درستی به کار رفتهاند.
-
تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت [maʊ’jɒ:r] است. توجه به تلفظ درست میتواند در گفتگوها کمککننده باشد.
-
جنس کلمه: "معیار" یک اسم مذکر است.
-
جمعسازی: جمع "معیار" به صورت "معیارها" خواهد بود.
-
مفاهیم مرتبط: در نگارشهای علمی و ادبی، میتوان از کلمه "معیار" در زمینههای مختلف مانند علوم اجتماعی، آمار، اقتصاد و... استفاده کرد.
- استفاده در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان یک عنصر کلیدی در جملات تحلیلی و توصیفی به کار میرود. به عنوان مثال: "برای ارزیابی کیفیت این محصول، معیارهای مشخصی تعیین شده است."
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "معیار" به درستی در متون خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در ارزیابی کیفیت محصولات، معیارهای استاندارد اهمیت خاصی دارند.
- انتخاب همکاران مناسب بستگی به معیارهای مشخصی دارد که هر سازمان تعیین میکند.
- برای سنجش موفقیت یک پروژه، باید معیارهایی چون زمانبندی و هزینه را در نظر گرفت.