جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mofassal
detailed  |

مفصل

معنی: 1 - از هم جدا شده . 2 - با شرح و بسط .
6432 | 0
مترادف: بند، پيوندگاه، مفصل ها
متضاد: به ايجاذ، موجز، مجمل، مختصر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی]
مختصات: (مُ فَ صَّ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mafsal
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 240
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
detailed | lengthy , long , ample , full , voluminous , spacious , fulsome , fully-described , joint , hinge , articulation , juncture
ترکی
detaylı
فرانسوی
détaillé
آلمانی
ausführlich
اسپانیایی
detallado
ایتالیایی
dettagliato
عربی
مفصل | مروى فيه , مختار بدقة , مسهب , مفصلة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مفصل" در زبان فارسی به عنوان یک صفت به کار می‌رود و معانی مختلفی دارد، مانند "بسیار کامل" یا "جزئیات زیاد". در ادامه به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. استفاده در جملات:

    • "تحقیق او مفصل و جامع بود."
    • "لطفاً گزارشتان را مفصل‌تر بنویسید."
  2. ترکیب با نام‌ها:

    • می‌توان کلمه "مفصل" را با دیگر کلمات ترکیب کرد، مانند "مفصل‌نگاری" یا "مفصل‌نویسی".
  3. نقطه‌گذاری:

    • اگر از "مفصل" در انتهای جمله استفاده می‌شود، باید به قوانین نقطه‌گذاری توجه کرد. به عنوان مثال:
      • "گزارش مفصل است."
  4. قید و وصف:

    • در برخی موارد، "مفصل" به عنوان قید توصیفی می‌تواند به کار رود. مثلاً:
      • "او مفصل و با دقت توضیح داد."
  5. جمع‌سازی:
    • "مفصل" صفتی است که به صورت جمع به کار نمی‌رود، بلکه معمولاً به صورت مفرد به کار می‌رود.

این نکات می‌تواند به استفاده صحیح از کلمه "مفصل" کمک کند. اگر سوال خاصی در مورد این کلمه دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. پزشک برای بررسی دقیق‌تر وضعیت بیمار، اقدام به انجام تصویربرداری مفصل کرد.
  2. او در جلسه‌ اجلاس به بیان مفصل نظرات خود درباره برنامه‌های آینده پرداخت.
  3. برای درک بهتر موضوع، باید به جزئیات و مفصل‌گویی بیشتری توجه کنیم.

واژگان مرتبط: دقیق، مشروح، پر جزئیات، بتفصیل، مطول، طولانی، طویل، دراز، بلند، دیر، فراوان، وسیع، فراخ، بیش از اندازه، پر، کامل، تمام، مملو، حجیم، بزرگ، انبوه، جسیم، جادار، جامع، گشاد، اغراق امیز، پلید، شهوانی، تهوع اور، درزه، خط اتصال، شریک، لولا، مدار، مفصل بندی، طرز گفتار، تلفظ شمرده، تلفظ، اتصال، پیوستگی، الحاق، درزگاه، ربط

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری