ناسپاس
licenseمعنی کلمه ناسپاس
معنی واژه ناسپاس
nāsepās
ungrateful
|
ناسپاس
مترادف:
حق ناشناس، كفور، ناشكر، نمك بحرام، نمك نشناس
متضاد:
سپاسگزار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت)
مختصات:
(س ) (ص .)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
nAsepAs
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
174
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
ungrateful | ingrate , thankless , disloyal , recreant , incidentally
ترکی
nankör
فرانسوی
ingrat
آلمانی
undankbar
اسپانیایی
desagradecido
ایتالیایی
ingrato
عربی
جاحد | عاق , بغيض , ungrateful
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ناسپاس" در زبان فارسی به معنای فردی است که قدردانی نمیکند یا از خوبیها و لطفهای دیگران سپاسگزاری نمینماید. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
املا: کلمه "ناسپاس" به صورت یکجا و با توجه به قواعد املا نوشته میشود.
-
نوشتههای وابسته: این کلمه میتواند به عنوان صفت به کار رود و میتوان از آن در جملات مختلف استفاده کرد؛ مثلاً: "او فردی ناسپاس است."
-
ترکیبها: معمولاً این کلمه میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود، مانند "ناسپاسی" که به مفهوم عدم سپاسگزاری اشاره دارد.
-
جنس و تعداد: "ناسپاس" در حالت جمع به صورت "ناسپاسان" یا "ناسپاسها" تغییر مییابد.
- نقش در جمله: "ناسپاس" میتواند به عنوان صفت یا اسم به کار رود، به عنوان مثال: "در داستان، شخصیت اصلی یک ناسپاس بود."
با رعایت این قواعد، میتوان به شیوهای صحیح و مؤثر از کلمه "ناسپاس" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به رغم تمام زحماتی که خانوادهاش برایش کشیده بودند، چقدر ناسپاس بود که هیچگاه قدردانی نکرد.
- ناسپاس بودن در برابر محبتها و کمکهای دیگران، بهویژه در زمانهای سخت، نشانهی بیاحترامی است.
- احساس کرد که ناسپاس بودن باعث شده دوستانش از او فاصله بگیرند و اکنون تنها مانده است.