ناگزیر
licenseمعنی کلمه ناگزیر
معنی واژه ناگزیر
nāgozir
helpless
|
ناگزیر
مترادف:
1- لابد، لاعلاج، مجبور، ملزم، مضطر، ناچار
2- ضروراً، ضرورتاً، كرهاً، قهراً
3- محتوم، ضروري، لازم
4- بي اختيار، بيچاره، عاجز
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) ‹ناگزر›
مختصات:
(گُ) (ق .)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
nAgozir
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
288
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
helpless | indispensable , inevitable , needful , ineludible , perforce , Hobson's choice , inevitably
ترکی
kaçınılmaz olarak
فرانسوی
inévitablement
آلمانی
zwangsläufig
اسپانیایی
inevitablemente
ایتالیایی
inevitabilmente
عربی
عاجز | بائس , مغلوب على أمره , ضعيف , لا عون له , لا حول ولا قوة له
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ناگزیر" در زبان فارسی به معنای "اجتنابناپذیر" یا "چارهناپذیر" است و در متون ادبی و غیر ادبی کاربردهای زیادی دارد. قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه به شرح زیر است:
-
نحوه استفاده:
- "ناگزیر" معمولاً به عنوان صفت استعمال میشود و به تنهایی یا در ترکیب با اسمها به کار میرود.
- مثال:
- او ناگزیر به ترک شهر شد.
- شرایط ناگزیر این تصمیم را به او تحمیل کرد.
-
نوشتار صحیح:
- کلمه "ناگزیر" نوشته میشود و از نوشتن آن با "غ" به جای "گ" پرهیز شود.
-
استفاده در جملات:
- این کلمه معمولاً در جملات با بار معنایی منفی یا مثبت به کار میرود و نشاندهندهٔ اجتنابناپذیری یک وضعیت یا عمل است.
-
ادبیات و سخنوری:
- در متون ادبی، نویسندگان ممکن است از "ناگزیر" برای ایجاد تأکید بر شرایط سخت، دشواریها یا انتخابهای ناچار استفاده کنند.
- ترکیبات:
- "ناگزیر از" و "ناگزیر به" نیز به کار میروند.
- مثال: او ناگزیر از پذیرش این واقعیت بود. / ما ناگزیر به ادامهٔ مسیر هستیم.
- "ناگزیر از" و "ناگزیر به" نیز به کار میروند.
همچنین، مثل هر کلمه دیگر، استفاده صحیح از "ناگزیر" به بContext بستگی دارد که در آن به کار میرود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- با وجود همهی مشکلاتی که داشت، ناگزیر بود که تصمیم درستی بگیرد.
- او ناگزیر به قبول این واقعیت بود که زمان همیشه در حال تغییر است.
- ناگزیر به این نتیجه رسیدم که باید تمام تلاشم را برای رسیدن به هدفم بکنم.