نگین
licenseمعنی کلمه نگین
معنی واژه نگین
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) ‹نگینه›
مختصات:
(نِ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
negin
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
130
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
jewel
ترکی
mücevher
فرانسوی
bijou
آلمانی
juwel
اسپانیایی
joya
ایتالیایی
gioiello
عربی
جوهرة | حلية , ياقوت , حجر كريم , الدرة شئ ثمين , رصع بالجواهر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "نگین" در زبان فارسی به معنای جواهر، سنگ قیمتی یا شیء زیبا و باارزش است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، توجه به موارد زیر کمککننده است:
-
نحو و صرف: "نگین" یک اسم است و میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا دیگر نقشهای جمله استفاده شود.
- مثال: نگین زیبا در دست خانم بود. (فاعل)
- مثال: او نگین را به یادگاری به من داد. (مفعول)
-
جمع: جمع "نگین" به صورت "نگینها" است.
- مثال: نگینهای قیمتی در بازار یافت میشود.
-
قید و صفت: میتوان از صفات و قیود برای توصیف "نگین" استفاده کرد.
- مثال: نگین درخشان، نگین بزرگ، نگین رنگارنگ.
-
موقعیت در جمله: "نگین" میتواند در موقعیتهای مختلفی در جمله قرار بگیرد. معمولاً در جملات توصیفی به عنوان مفعول یا فاعل مورد استفاده قرار میگیرد.
- نکات نگارشی:
- استفاده از نگین در جملات گوناگون میتواند به تصویرسازی و توصیف کمک کند.
- توجه به نوشتن صحیح کلمه و استفاده از واژههای هممعنا در متنهای ادبی میتواند به غنای زبان کمک کند.
با رعایت این قواعد میتوان کلمه "نگین" را به درستی در متنهای مختلف به کار برد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- نگین این انگشتر از جواهریست که در خانوادهام نسل به نسل منتقل شده است.
- او همیشه به دنبال نگینهای خاص و متفاوت برای.collection جواهراتش میباشد.
- زیبایی نگین این گردنبند به قدری خیرهکنندهاست که توجه هر کسی را جلب میکند.