نمام
licenseمعنی کلمه نمام
معنی واژه نمام
nammām
facing
|
نمام
مترادف:
بدگو، خبرچين، سخن چين، غماز، مفتري، ناسزاگو، واشي، واشيه، همام
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(نَ مّ) [ ع . ] (ص .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
131
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
facing | view , front , exponent , face , superficies , diagram , surface , index , hue , visage , air , nawaz
عربی
مواجهة | مقابل , تخريج , طلاء , تلبيس , غطاء , دوران
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "نمام" به نظر میرسد که نادرست نوشته شده است و ممکن است به "نمایم" یا "نمانم" اشاره داشته باشد. با این حال، اگر منظور شما از "نمام" به معنای خاصی باشد، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا بتوانم به شما کمک کنم.
در حال حاضر، برخی از قواعد گرامری و نگارشی مرتبط با کلمات و جملات فارسی به شرح زیر است:
-
فعلها: در زبان فارسی، فعلها بر اساس زمان (گذشته، حال، آینده) و شخص (اول، دوم، سوم) صرف میشوند. مثلاً فعل "نمایم" به معنی "من نمایش میدهم" است و فعل "نمانم" به معنی "من نمیمانم" است.
-
ترکیبها: در ترکیب کلمات باید به املای صحیح و قاعدههای خاص زبان فارسی توجه شود.
- حروف اضافه: استفاده صحیح از حروف اضافه مانند "با"، "از"، "به" و ... میتواند به وضوح معنا کمک کند.
اگر سوال خاصی درباره یک جمله یا کلمه دیگر دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری در مورد فعلها یا جملات دارید، بفرمایید تا به شما کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- درختان در باغ به زیبایی مینمودند و حیات را به نمام میآوردند.
- با هر بار بارش باران، فضای اطراف نمام و شاداب میشود.
- احساس شادکامی در دل من نمام میکند و زندگی را رنگینتر میسازد.