نمایان
licenseمعنی کلمه نمایان
معنی واژه نمایان
na(e,o)māyān
visible
|
نمایان
مترادف:
آشكار، باهر، پديد، پديدار، پيدا، جلوه گر، ظاهر، علني، متجلي، محسوس، مشهود، معلوم، نمودار، واضح، هويدا
متضاد:
مخفي، ناپيدا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت)
مختصات:
(نَ) (ص فا.)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
namAyAn
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
152
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
visible | ostensible , seeming , dominant , egregious
ترکی
görünür
فرانسوی
visible
آلمانی
sichtbar
اسپانیایی
visible
ایتالیایی
visibile
عربی
مرئي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «نمایان» در زبان فارسی به معنای «آشکار» یا «مشهود» است و بسته به موقعیت کلام و نحوه استفاده، میتواند به کار برده شود. در اینجا به چند نکته دربارهی استفاده و نگارش این کلمه اشاره میکنم:
-
جنس و نوع کلمه: «نمایان» اسم و گاه صفت است. به عنوان مثال: «چهرهی او نمایان شد» یا «این مشکل نمایان است».
-
نحوهی نوشتار: این کلمه به صورت «نمایان» نوشته میشود و از لحاظ نگارش اصولی، لازم است که با حروف فارسی صحیح و بدون هیچ گونه اشتباهی تایپ شود.
-
جملات استفاده:
- در جملات توصیفی: «عوامل ناپایداری اقتصادی در این کشور بهطور واضح نمایان است».
- در جملات خبری: «تغییرات اقلیمی اثرات خود را بر طبیعت نمایان کرده است».
-
هماهنگی با سایر کلمات: این کلمه میتواند بههمراه دیگر کلمات در ساختارهای متفاوت استفاده شود؛ به عنوان مثال: «چهرهی نمایان»، «مشکلات نمایان» و غیره.
- مفاهیم مشابه: این کلمه میتواند با عبارات مشابه مانند «آشکار»، «ظاهر»، و «مشهود» تعویض شود، اما هر یک از این کلمات ممکن است در زمینههای خاص معانی متفاوتی داشته باشند.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «نمایان» به شیوهای صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- صبح هنگام، نور آفتاب به آرامی بر روی دشت نمایان شد و زیبایی طبیعت را دوچندان کرد.
- احساسات واقعی او در چهرهاش نمایان بود و هیچ چیزی نمیتوانست آن را پنهان کند.
- با نزدیک شدن به قله کوه، منظرهای خیرهکننده از درهها و جنگلها نمایان گردید.