ورداشتن
licenseمعنی کلمه ورداشتن
معنی واژه ورداشتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
(وَ. تَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
961
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
to be
عربی
أن تكون
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ورداشتن" در زبان فارسی به معنای "برداشت" یا "دست برداشتن" بهکار میرود. اما به لحاظ نگارشی و قواعدی، این کلمه در اصل یک فعل است که به صورتهای مختلف و در زمانهای مختلف صرف میشود. در اینجا نکات مهم مربوط به این کلمه آورده شده است:
-
نحو: "ورداشتن" بهعنوان یک فعل، میتواند به موضوعات مختلف ارجاع داده شود. باید توجه داشت که فاعل و مفعول بهدرستی مشخص شوند.
-
صرف فعل:
- زمان گذشته: برداشته (مثلاً "او برداشت.")
- زمان حال: برمیدارد (مثلاً "او برمیدارد.")
- زمان آینده: خواهد برداشت (مثلاً "او خواهد برداشت.")
-
استفاده در جملات:
- از کلمه میتوان در جملههایی استفاده کرد که موضوع و مفعول را واضح بیان کند.
- مثال: "او خرید را از روی میز برداشت."
- نکات نگارشی:
- در نوشتار رسمی، بهتر است از سبکهای ساده و وضوح استفاده شود.
- همچنین توجه به قواعد علامتگذاری و استفاده صحیح از فاصلهها اهمیت دارد.
در نوشتن متون، دقت در معنی و مفهوم کلمه و ترکیبهای آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او با احتیاط کتاب را از روی میز برداشت و شروع به خواندن آن کرد.
- بعد از تمام وعدههای غذایی، من همیشه تمام ظروف را از روی میز ورداشتن و تمیز میکنم.
- هنگامی که باران بند آمد، تصمیم گرفتیم چترهایمان را ورداشتن و به پیادهروی برویم.