ورود
licenseمعنی کلمه ورود
معنی واژه ورود
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی]
مختصات:
(وُ) [ ع . ] (مص ل .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
vorud
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
216
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
entrance | entry , arrival , importation , influx , ingress , accession , admittance , ingression , infare , inning , introgression , entree , introit
ترکی
giriş yapmak
فرانسوی
se connecter
آلمانی
anmeldung
اسپانیایی
acceso
ایتالیایی
login
عربی
مدخل | دخول , ظهور للمرة الأولى للمثل , بهج , فتن , نشى , سلب اللب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ورود" در زبان فارسی به معنای دخول یا ورود به یک مکان یا وضعیت خاص است. برای استفاده صحیح و نگارشی این کلمه، قواعد زیر را میتوان در نظر گرفت:
-
نحب نگاهی به کاربردها:
- "ورود" به عنوان یک اسم معمولی و غیرمعدود استفاده میشود. برای مثال: "ورود به ساختمان ممنوع است."
-
ساخت جملات:
- استفاده از "ورود" در جملات باید به گونهای باشد که معنا واضح باشد. مثلاً: "ورود مسافران به ایستگاه ساعت 10 صبح خواهد بود."
-
نکات نگارشی:
- در نگارش متون رسمی، بهتر است از علامتهای نگارشی مانند ویرگول و نقطهگذاری مناسب قبل و بعد از "ورود" استفاده شود تا جملهها خوانا و مفهوم باشند. مثلا: "قبل از ورود، لطفاً تمام موارد را بررسی کنید."
-
نکات صرفی و نحوی:
- کلمه "ورود" میتواند به فرمهای مختلفی در جملات به کار رود. به عنوان مثال، در جملات پرسشی: "آیا ورود به این منطقه آزاد است؟"
- معادلهای دیگر:
- در بعضی متنها میتوان به جای "ورود" از واژههای دیگری مانند "دخول" یا "وارد شدن" استفاده کرد، که بستگی به سیاق جمله و نوع متن دارد.
با رعایت این نکات و قواعد، میتوان به نحو احسن از کلمه "ورود" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- ورود مهمانان به جشن، حال و هوای شادی را در خانه ایجاد کرد.
- با ورود فصل زمستان، برفهای سفید تمام شهر را پوشاند.
- ورود به دانشگاه فرصتهای جدیدی برای یادگیری و رشد فراهم میکند.