جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bad
bad  |

بد

معنی: زشت ، ناپسند.
433 | 0
مترادف: ردي، سوء، شر، شوم، مشئوم، منحوس، ميشوم، نحس ، مذموم، ناروا، نكوهيده ، زشت، قبيح، كريه، مستهجن، ناپسند، نفرتانگيز ، پلشت، پليد ، لثه ، آتشيره ، نامطلوب، نامناسب ، بيادب، بي
متضاد: حسن ميمون، مبارك خوب، نيك، متحسن، زيبا 1- پلشت، پليد 2- لثه 3- آتشيره 4- نامطلوب، نامناسب 5- بيادب، بي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [پهلوی: vat، مقابلِ خوب]
مختصات: (بَ یا بُ) [ په . ]
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: bad
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 6
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
bad | evil , ill , icky , unfavorable , amiss , blighted , dreadful , mean , rum , shocking , unfavourable , badly , stickit , mal- , mis-
ترکی
kötü
فرانسوی
mauvais
آلمانی
schlecht
اسپانیایی
malo
ایتالیایی
cattivo
عربی
رديء | خبيث , شرير , كريه , فاسد , باطل , طائش , نادم , مؤذ , زائف , الطالح الردئ , على نحو ردئ , سيء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بد" در زبان فارسی می‌تواند به عنوان صفت و قید به کار رود و در معانی مختلفی به کار می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه توجه می‌کنیم:

  1. استفاده به عنوان صفت:

    • "بد" به عنوان صفت می‌تواند به توصیف اسم‌ها بپردازد:
      • مثال: "او یک روز بد داشت."
  2. تراکم معنی:

    • "بد" می‌تواند در ترکیب با دیگر کلمات معنای جدیدی به خود بگیرد:
      • مثال: "بدعهدی"، "بدشگون"، "بدخلق".
  3. واضح بودن جمله:

    • هنگام استفاده از "بد"، باید مطمئن شوید که معنی جمله به وضوح منتقل می‌شود.
    • مثال: "آن تصمیم بد است" به وضوح بیان می‌کند که تصمیم مورد نظر مناسب نیست.
  4. قید و صفت:

    • "بد" می‌تواند به عنوان قید نیز به کار رود:
      • مثال: "او بد خواند."
  5. جایگاه در جمله:

    • در جملات فارسی، صفت معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرد، ولی قید ممکن است در هر جایی از جمله به کار رود.
  6. معنی و سیاق:
    • برای تشخیص دقیق‌تری از کاربرد "بد"، باید به سیاق و زمینه جمله توجه کنید.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی و به طور مؤثر از کلمه "بد" در جملات فارسی استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بد" در جمله آورده‌ام:

  1. امروز هوا واقعاً بد است و باران می‌بارد.
  2. او در امتحان ریاضی نمره بدی گرفت.
  3. این فیلم داستان جالبی ندارد و می‌توان گفت که بد بود.
  4. رفتار او در جمع دوستانش واقعاً بد بود و همه را ناراحت کرد.
  5. اگر غذای مانده را بخورید، ممکن است احساس بدی داشته باشید.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا سوال دیگری دارید، بفرمایید!


واژگان مرتبط: خراب، مضر، نامساعد، فاسد، شریر، شریرانه، بدکار، بیمار، مریض، ناخوش، ناشی، نا مطلوب، بد قیافه، نامیمون، برعکس، غلط، بی مورد، نا درست، منحرف، گمراه، وحشتناک، مخوف، ترسناک، خوفناک، مهیب، متوسط، بدجنس، وسطی، پست، خسیس، عجیب و غریب، عجیب، تکان دهنده، هولناک، برخورنده، بطور ناشایسته، بطور بد، شکست خورده، ناقص، اشتباه، نادرست، دشمنی، دادن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری