برخاستن
licenseمعنی کلمه برخاستن
معنی واژه برخاستن
barxāstan
rise
|
برخاستن
مترادف:
1- ايستادن، بهپاخاستن، برپا شدن، بلند شدن
2- بيدار شدن
3- بردميدن، سر زدن
4- برآمدن، طلوع كردن
5- شوريدن، شورش كردن، طغيان كردن، عصيان كردن، قيام كردن
6- متصاعد شدن
7- پديدآمدن، آغاز شدن، در گرفتن
8- پيش آمدن، اتفاق افتادن،
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم) [مقابلِ نشستن]
مختصات:
(بَ تَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
1313
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
rise | up , get up , arise , levitate , step up , uprise
ترکی
çıkarmak
فرانسوی
décoller
آلمانی
abheben
اسپانیایی
despegar
ایتالیایی
decollare
عربی
اخلع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "برخاستن" در زبان فارسی به معنای بلند شدن یا قیام کردن است و میتواند در جملات مختلف به کار رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
نحوه صرف فعل: "برخاستن" یک فعل حرکتی است و در زمانهای مختلف به شکلهای مختلف صرف میشود. برای مثال:
- زمان حال: میبرخیزم، میبرخیزید
- زمان گذشته: برخاستم، برخاستید
- آینده: خواهم برخاست، خواهید برخاست
-
استفاده در جملات: معمولاً این فعل در جملات به صورت فعل اصلی استفاده میشود. به عنوان مثال:
- او از خواب برخاست.
- مردم در برابر ظلم برخاستند.
-
نکات نگارشی:
- در متون رسمی و ادبی، بهتر است از کلمات هممعنی و ترکیبات زیبا استفاده کنید تا جملات جذابتر شوند.
- همیشه توجه داشته باشید که فعل باید با فاعل جمله همخوانی داشته باشد و از نظر زمان نیز صحیح باشد.
-
ترکیبها و اصطلاحات:
- "برخاستن از جا": به معنای بلند شدن از مکانی.
- "برخاستن در برابر": به معنای قیام کردن یا ایستادگی در برابر یک مشکل یا ظلم.
- نکات آوایی: این کلمه در حوزهی آواشناسی به صورت سه بخش "بر" + "خا" + "ستن" تلفظ میشود که باید در نوشتار و کلام به این نکته توجه شود.
استفاده درست از این کلمه در جملات و توجه به نکات نگارشی میتواند به بهبود نوشتار و برقراری ارتباط مؤثرتر کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- صبح زود از خواب برخاستن و با انرژی روز جدید را شروع کردم.
- در مواقع سخت، باید از ناامیدی برخاستن و به جلو حرکت کنیم.
- او با ارادهای قوی برخواست و همه چالشها را یکی یکی پشت سر گذاشت.