بستوه
licenseمعنی کلمه بستوه
معنی واژه بستوه
bestuh
cleaner
|
بستوه
مترادف:
1-بهتنگآمده، درمانده، ذله، ستوه، عاجز، فرومانده، لاعلاج، مستاصل بيچاره،
2- دلتنگ، مغموم، ملول
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [قدیمی]
مختصات:
(بِ) (ص مر.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
473
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
cleaner
ترکی
basto
فرانسوی
bastoh
آلمانی
bastoh
اسپانیایی
basto
ایتالیایی
bastoh
عربی
منظف | مطهر , العاملة في المنزل , العاملة في المدرسة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بستوه" در زبان فارسی به معنای "به سادگی" یا "به راحتی" است و به نوعی به توصیف حالتی از راحتی یا سادگی اشاره دارد. از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی، در استفاده از این کلمه باید به نکات زیر توجه کرد:
-
نحوه نوشتن: کلمه "بستوه" به صورت هجایی نوشته میشود و باید به صورت درست و بدون اعرابگذاری استفاده شود.
-
جایگاه قرارگیری: این کلمه معمولاً در جملات توصیفی یا حالتی به کار میرود و باید به شیوه صحیح در جمله قرار گیرد.
-
هماهنگی با سایر اجزای جمله: دقت کنید که زمان و حالت صرف فعلها و اسمها با "بستوه" همخوانی داشته باشد تا جمله از نظر معنایی و دستوری صحیح باشد.
- نکات کاربردی: میتوان از این کلمه در جملات رسمی و غیررسمی استفاده کرد، اما در نوشتارهای ادبی یا رسمی بهتر است از مترادفها یا جملات با ساختارهای مختلف استفاده کرد.
به عنوان مثال:
- "او به بستوه این کار را انجام داد."
- "بستوه و به راحتی به هدف خود رسید."
در هر صورت، استفاده صحیح از این کلمه و رعایت نکات نگارشی به افزایش وضوح و دقت در نگارش کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به شدت از تکرار مشکلاتش به بستوه آمده بود و دیگر تاب تحمل نکرد.
- در این روزهای سرد زمستان، گاهی احساس میکنم که زندگی به بستوهام آورده است.
- با وجود چالشهای فراوان، تلاش میکنم تا از بستوه شدن دوری کنم و به جلو حرکت کنم.