جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

boqz
hatred  |

بغض

معنی: 1 - دشمنی ، کینه . 2 - حالتی از گلو که شخص جلو گریة خود را بگیرد.
6024 | 0
مترادف: عقده، حقد، كينه، كين، دشمني، عداوت، عناد، غيظ
متضاد: حب، مهر نشاط، لبخند
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی، مقابلِ حُب]
مختصات: (بُ) [ ع . ] ( اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: boqz
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 1802
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
hatred | spite , lump in throat
ترکی
boğazdaki yumru
فرانسوی
boule dans la gorge
آلمانی
kloß im hals
اسپانیایی
nudo en la garganta
ایتالیایی
groppo in gola
عربی
كراهية | حقد , ضغينة , حزازة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بغض" در زبان فارسی به معنای حالت عاطفی و هیجانی است که به طور معمول به احساس گرفتگی، غم، یا خشم اشاره دارد. این کلمه به طور موسیقایی و احساسی در شعر و نثر فارسی به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با استفاده از این کلمه اشاره می‌کنیم:

  1. املا: کلمه "بغض" به صورت صحیح با حرف "غ" نوشته می‌شود و باید از نوشتن آن به صورت‌های غلط مثل "بغض" یا "بغض" پرهیز کرد.

  2. تلفظ: این کلمه به صورت "بُغض" تلفظ می‌شود و در بعضی لهجه‌ها ممکن است تغییر کند. اما در فارسی معیار، همان شکل اصلی باید رعایت شود.

  3. جایگاه در جمله: این کلمه معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود و می‌تواند در جمله‌ به عنوان مفعول، مبتدا، یا مضاف الیه استفاده شود.

    • مثال: "بغض او در throatش مانده بود."
  4. استفاده در شعر و نثر: "بغض" به عنوان یک حالت عاطفی می‌تواند در شعرهای عاشقانه یا غمگین به خوبی مورد استفاده قرار گیرد. توجه به تناسب آن با حسی که می‌خواهید منتقل کنید، مهم است.

    • مثال: "بغضی در گلویش نشسته بود و کلامی نمی‌توانست بر زبان آورد."
  5. ترکیبات و فعل‌ها: کلمه "بغض" می‌تواند با فعل‌هایی مثل "داشتن"، "فروخوردن" یا "شکستن" ترکیب شود. این ترکیبات می‌توانند احساسات و حالات مختلفی را به تصویر بکشند.

    • مثال: "او بغضش را فروخورد و آرامش را به خود هدیه داد."
  6. واژه‌های هم‌خانواده: از واژه‌های مرتبط و هم‌خانواده با "بغض" می‌توان به "بغض‌آلود" (که به معنای پر از بغض است) اشاره کرد.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "بغض" به درستی و به زیبایی در نوشته‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند جمله با استفاده از کلمه "بغض" آورده شده است:

  1. وقتی که او دربارهٔ گذشته‌اش صحبت کرد، بغض در گلویش نشست.
  2. بغض امانش را بریده بود و نمی‌توانست احساساتش را کنترل کند.
  3. صدای گریه‌اش با بغضی که در throat داشت، دل هر شنونده‌ای را می‌شکست.
  4. در مراسم وداع، بغض حاکم بر فضا، همه را تحت تأثیر قرار داده بود.
  5. او با بغض به آسمان نگاه کرد و دعا کرد که روزهای بهتری بیاید.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: نفرت، تنفر، کینه، دشمنی، لج، بدخواهی، غرض

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری